چگونه با مرگ فرزند کنار بیاییم؟

سوگ از دست دادن فرزند تجربهای عمیقاً دردناک و دشوار است که بر جنبههای جسمی، احساسی، شناختی و اجتماعی فرد تأثیر میگذارد. پذیرش احساسات، دریافت حمایت، مراقبت از خود و یافتن راههایی برای گرامیداشت یاد فرزند، میتواند به فرایند کنار آمدن با این اندوه کمک کند.
کنار آمدن با مرگ یک کودک میتواند بسیار دشوار باشد. اگر فرزندتان از دنیا رفته است، ممکن است احساس کنید که دنیای شما کاملاً زیر و رو شده است. چه مرگ او قابل پیشبینی بوده باشد و چه غیرمنتظره، این رویداد خارج از نظم طبیعی زندگی است و ممکن است غیرقابل درک به نظر برسد. علاوه بر اندوه، ممکن است دچار آسیب روحی نیز شده باشید. صرفنظر از اینکه چگونه این احساسات را توصیف میکنید، این دردی است که مانند آن را هرگز تجربه نکردهاید.
درک تأثیر اندوه و آسیب روحی بر جنبههای جسمی، عاطفی، شناختی و اجتماعی ما اهمیت زیادی دارد. آگاهی از اینکه این احساسات چگونه بر سلامت کلی ما اثر میگذارند، میتواند در نهایت شدت درد را کاهش دهد، زیرا با شناخت بهتر آن، کمتر احساس میکنیم که تحت کنترل آن هستیم و بیشتر یاد میگیریم که چگونه در کنار آن زندگی کنیم.
کسانی که در غم از دست دادن عزیزی هستند، اغلب احساس میکنند که مشکلی در آنها وجود دارد و ممکن است از صحبت کردن درباره مرگ و اندوه اجتناب کنند. اما به جای این کار، بهتر است ویژگیهایی مانند استقامت، تفکر مثبت، خوداتکایی و قدرت درونی را در خود پرورش دهیم. در ادامه برخی از تأثیراتی که اندوه و آسیب روحی میتوانند بر عملکرد ما داشته باشند، آورده شده است.
تأثیر اندوه و آسیب روحی بر جسم فرد
- احساس خلأ یا ناراحتی در معده
- کاهش اشتها، کاهش وزن
- پرخوری برای آرامش یافتن، افزایش وزن
- احساس فشار در قفسه سینه، درد در ناحیه سینه
- احساس گرفتگی در گلو
- افزایش حساسیت به صدا
- تجربه حس غیرواقعی بودن یا از خودبیگانگی
- تنگی نفس، مشکل در تنفس یا احساس ناتوانی در کشیدن نفس عمیق و کافی
- ضعف عضلانی
- کمبود انرژی
- خشکی دهان
- دشواری در به خواب رفتن یا تداوم خواب
- احساس دردهای مبهم و پراکنده در بدن
تأثیر اندوه و آسیب روحی بر سلامت عاطفی و روانی فرد
- غم و اندوه: احساس غم ممکن است بهصورت امواج شدید ظاهر شود، بهویژه زمانی که فرد تنهاست یا در حال انجام کارهای روزمره مانند دوش گرفتن یا رانندگی است.
- خشم: این احساس معمولاً از دو عامل نشأت میگیرد: اول، ناامیدی از اینکه والد نتوانسته از مرگ کودک جلوگیری کند. دوم، اضطراب و درماندگی شدید در مواجهه با این موقعیت. گاهی این خشم به دیگران (اعضای خانواده، کادر درمان، خدا، و ...) معطوف میشود و گاهی به درون فرد بازمیگردد.
- احساس گناه: ممکن است فرد احساس کند که باید میدانست یا کاری متفاوت انجام میداد تا از مرگ فرزندش جلوگیری کند، درد و رنج او را کاهش دهد یا والد بهتری باشد.
- اضطراب: فرد ممکن است دچار احساس ناامنی، افزایش آگاهی از مرگ و فناپذیری خود، ترس و ناامیدی درباره آینده و نگرانی درباره سلامت و ایمنی دیگر عزیزانش شود.
- احساس تنهایی: فرد عزادار ممکن است حتی در حضور دیگران، تنهایی عاطفی عمیقی را تجربه کند.
- خستگی: ممکن است انجام فعالیتها و کارهای روزمره بسیار دشوار به نظر برسد. همچنین، خستگی ذهنی و احساسی ممکن است بهگونهای باشد که فرد احساس کند دیگر به هیچ چیز اهمیت نمیدهد.
- احساس ناتوانی: ممکن است انجام کارهای روزانه بسیار سخت شود، بهویژه اگر فرزند، مهمترین اولویت زندگی فرد بوده است.
- شوک: این واکنش بسیار رایج است، چه مرگ بهصورت ناگهانی و غیرمنتظره رخ داده باشد و چه قابل پیشبینی بوده باشد. حتی اگر ذهن فرد درک کند که چه اتفاقی افتاده، احساسات او به زمان بیشتری برای پذیرش آن نیاز دارند.
- اشتیاق و دلتنگی: ممکن است والدین احساس کنند که بهطور فیزیکی نیاز شدیدی به فرزند خود دارند.
- احساس رهایی: ممکن است فرد احساس آسودگی کند، از این جهت که فرزند دیگر درد و رنجی را تحمل نمیکند یا از این نظر که دیگر نیازی به انجام وظایف سخت مراقبتی ندارد.
- بیحسی: این یک واکنش طبیعی و محافظتی در برابر اندوه و آسیب روحی شدید است. فرد ممکن است احساس پوچی، بیوزنی یا بیتفاوتی داشته باشد.
تأثیر اندوه و آسیب روحی بر عملکرد شناختی فرد
- ناباوری: فردی که فرزندش را از دست داده ممکن است احساس کند: «این اتفاق نیفتاده، حتماً اشتباهی شده، باورم نمیشود، انگار در خواب هستم.»
- سردرگمی: ممکن است تمرکز کردن، فکر کردن یا برقراری ارتباط واضح دشوار شود. فرد ممکن است دچار فراموشی یا احساس مهآلود بودن ذهن شود.
- اشتغال ذهنی: فرد ممکن است بهطور مداوم افکار مزاحمی درباره فرزندش داشته باشد، مانند درد و رنج او، شرایط مرگش، اینکه چگونه میتوانست از آن جلوگیری کند یا شدت درد عاطفیای که اکنون تجربه میکند.
- احساس حضور: فردی که فرزندش را از دست داده، ممکن است احساس کند که فرزندش هنوز در کنار اوست، او را تماشا میکند یا به نوعی حضور دارد.
تأثیر اندوه و آسیب روحی بر رفتار و عملکرد اجتماعی فرد
- اختلالات خواب
- اختلالات اشتها مانند کمخوری یا پرخوری
- رفتارهای حواسپرت و فراموشکاری یا حتی گم شدن در مکانهای آشنا
- کنارهگیری اجتماعی نهتنها از افراد، بلکه گاهی از دنیای بیرون نیز. برای مثال، ممکن است فرد تماشای تلویزیون را متوقف کند، ارتباط خود را با دیگران کاهش دهد یا از رسانههای اجتماعی دوری کند.
- دیدن خوابها یا کابوسهایی درباره فرزند ازدسترفته
- اجتناب از «محرکها» مانند یادآورهای کودک، مکانها یا چیزهایی که احساس ناراحتی ایجاد میکنند.
- بیقراری یا بیشفعالی
- گریه کردن
- رفتن به مکانهایی که برای فرزندشان مهم بوده یا نگه داشتن اشیایی که به او تعلق داشته است
کنار آمدن با اندوه و آسیب روحی
تمام این واکنشها طبیعی، مورد انتظار و قابلقبول هستند. معمولاً این احساسات با گذشت زمان کاهش مییابند، زیرا ما قدرت تحمل این درد را در خود ایجاد میکنیم و یاد میگیریم که چگونه با آن کنار بیاییم، بهویژه اگر حمایت کافی دریافت کنیم.
مهم است که دیگران را بابت واکنشهایشان (یا حتی نداشتن واکنش) قضاوت نکنیم، همانطور که باید با خودمان نیز مهربان و دلسوز باشیم و اجازه دهیم که هرکس به شیوه خود با اندوهش کنار بیاید.
درخواست کمک برای کنار آمدن با اندوه و آسیب روحی
لطفاً توجه داشته باشید که اگر احساس میکنید اندوه شما با گذشت زمان شدیدتر میشود، ممکن است لازم باشد برای دریافت کمک اقدام کنید. برخی از موقعیتهایی که در آن توصیه میشود به دنبال حمایت باشید شامل موارد زیر است:
- اگر پس از گذشت چندین ماه همچنان نمیتوانید بهطور طبیعی غذا بخورید یا بخوابید.
- اگر قادر به انجام نیازهای اساسی و مسئولیتهای خود (مانند مراقبت از فرزندان دیگر یا رفتن به محل کار) نیستید.
- اگر درگیر رفتارهای آسیبزا شدهاید (مانند مصرف بیش از حد الکل).
- اگر مکرراً به خودکشی یا آسیب زدن به خود فکر میکنید.
راهکارهای کوتاهمدت و بلندمدت برای کنار آمدن با اندوه و آسیب روحی
اگرچه اندوه چارچوب زمانی مشخصی ندارد و روندی خطی نیست، ممکن است اولویتبندی برخی راهکارهای مقابلهای در کوتاهمدت و برخی دیگر در بلندمدت، به کاهش فشار روحی و احساسی کمک کند. هیچ فرمول مشخص یا روش ایدهآلی برای عبور از این دوره وجود ندارد، اما در ادامه، چند پیشنهاد برای مراقبت از خود در این دوران فوقالعاده دشوار ارائه شده است.
راهکارهای کوتاهمدت برای کنار آمدن با اندوه
- بهطور منظم غذا بخورید.
- بهاندازه کافی بخوابید یا اگر خوابیدن برایتان دشوار است، سعی کنید مرتب استراحت کنید؛ اندوه در سطوح مختلف بسیار خستهکننده است.
- برای تنفس هوای تازه و حرکت دادن بدن، قدم بزنید، حتی اگر کوتاه باشد. سرعت و مدت آن را متناسب با احساس خود تنظیم کنید.
- از سلامت خود غافل نشوید (داروهای خود را مصرف کنید، به پزشک مراجعه کنید یا در صورت لزوم وقت بگیرید).
- تا حد امکان به یک برنامه روزمره پایبند باشید. ایجاد ساختار در زندگی میتواند احساس آرامش ایجاد کند.
- از تصمیمات بزرگ یا تغییرات اساسی در زندگی خودداری کنید.
- کمک بخواهید و اجازه دهید دیگران به شما کمک کنند؛ انجام برخی کارها را به دیگران بسپارید.
- احساسات خود را بپذیرید، اما در عین حال به خود اجازه دهید که گاهی از آنها فاصله بگیرید.
- اگر معنویت یا ایمان مذهبی برایتان اهمیت دارد، بر جنبههایی از آن تمرکز کنید که در این دوره برایتان آرامشبخش هستند.
- سعی کنید با روشهایی مانند تمرینات تنفسی، ورزش، وقت گذراندن در طبیعت، ارتباط با دوستان، غذاهای آرامشبخش یا فعالیتهایی که برایتان صلحآمیز هستند، خود را آرام و تغذیه کنید.
- با افرادی که حامی، مهربان و امن هستند وقت بگذرانید؛ حتی اگر احساس نمیکنید خودِ واقعیتان هستید، حضور در کنار افراد آرامبخش معمولاً مفید خواهد بود.
راهکارهای بلندمدت برای کنار آمدن با اندوه
- برنامهریزی برای رشد شخصی و لذت بردن از زندگی را ادامه دهید، حتی اگر در ابتدا شامل لذتهای کوچک و آرامشبخش باشد.
- با مهربانی به خود اجازه دهید که کامل نباشید یا احساس کنید که فردی متفاوت از گذشته هستید. شما شکست نخوردهاید؛ بلکه در حال تجربه سختترین درد زندگی خود هستید و تمام تلاش خود را میکنید.
- در موقع لازم "نه" بگویید. انرژی و توان شما محدود است و ممکن است اولویتهایتان تغییر کرده باشند.
- زمانی را در طبیعت، با حیوانات خانگی یا در باغ سپری کنید.
- به شیوهای خلاقانه یا بیانگرانه احساسات خود را ابراز کنید، چه بهصورت فعال و چه غیرفعال. نوشتن، هنر، کارهای دستی، موسیقی، ساخت آلبوم عکس، بازدید از یک گالری هنری، تماشای فیلمهای موردعلاقه یا گوش دادن به موسیقی دلنشین میتواند مفید باشد.
- کاری را که در آن مهارت دارید انجام دهید، تا خود را در تواناییها و نقاط قوت خود تثبیت کنید، بهویژه در این دوره که ممکن است احساس بیثباتی و ناتوانی داشته باشید.
- از حس شوخطبعی خود استفاده کنید.
- به ویژگیهای منحصربهفرد و ارزشمند خود، قدرتی که در این شرایط دشوار از خود نشان دادهاید، افرادی که شما را دوست داشته و حمایت کردهاند، افرادی که شما به آنها کمک کردهاید و تجربههای زندگی که به آنها افتخار میکنید فکر کنید.
- با خود مهربان و دلسوز باشید، بهویژه در گفتوگوی درونی خود. اگر مفید است، با خود مانند یک مربی مهربان یا مانند کسی که دوستش دارید و در حال گذر از این شرایط سخت است، صحبت کنید.
- گاهی احساسات خود را آزادانه و صادقانه بیان کنید. صحبت کردن با عزیزان مورداعتماد، پیوستن به گروههای حمایتی سوگ، نوشتن یا گریه کردن میتواند راهی برای ابراز احساسات باشد. بدون قضاوت، اجازه دهید که این احساسات جاری شوند.
- خاطرات مثبت و محبتآمیز فرزندتان را به یاد بیاورید. در صورت تمایل، میتوانید این خاطرات را با دیگران به اشتراک بگذارید؛ این کار میتواند از طریق مکالمههای لحظهای، پیامک، ایمیل، تماس با یک دوست یا عضو خانواده یا حتی در شبکههای اجتماعی انجام شود.
- انجام دادن فعالیتهای موردعلاقه فرزندتان، مانند رفتن به مکانهای موردعلاقه او یا خوردن غذاهای محبوبش، میتواند ارتباطی آرامشبخش ایجاد کند. وقت گذراندن با افرادی که او را میشناختند و به یادش هستند نیز میتواند تسکیندهنده باشد، زیرا میتوانید خاطرات و اندوه خود را با دیگرانی که در حال سوگواری هستند، به اشتراک بگذارید (البته هر کس به شیوه خود سوگواری میکند).
- میتوانید به راههایی فکر کنید که به یاد فرزندتان او را گرامی بدارید، چه بهصورت بزرگ و چه کوچک. توجه به ارزشها، علایق یا تأثیرات مثبت او بر اطرافیانش میتواند در تصمیمگیری برای ادای احترام به یاد او مؤثر باشد.
- دریافت حمایت حرفهای را در نظر بگیرید. برخی افراد از صحبت کردن با متخصصان واهمه دارند، زیرا فکر میکنند این کار نشانه ضعف یا مشکل است. اما اگر این دیدگاه را تغییر دهیم و آن را راهی برای افزایش حمایت در یک دوره بسیار دشوار، به دست آوردن ابزارهای بیشتر برای التیام و فرصتی برای رشد شخصی ببینیم، ممکن است این روند برایمان مفیدتر و راحتتر شود.