معایب عمل سزارین، ضعفها طبیعی هستند؟
کارشناسان می گویند علاوه بر اینکه میزان سزارین در ایران ۴ برابر استانداردهای جهان است، این آمار در داخل کشور و در شهرهای بزرگ از ۷۰درصد هم گذشته است.
در عین حال متخصصان تاکید میکنند که متأسفانه بهعلت نقص در سیستم بهداشت و درمان کشور، ماماها برای حاضر شدن در اتاق زایمان و انجام وظایف خود به درستی آموزش ندیدهاند و بیمارستانها در این زمینه از استاندارد نیروی انسانی برخوردار نیستند.دکتر ناهید خداکرمی، دبیر انجمن مامایی ایران، در رابطه با علل افزایش سزارین در کشور که با نادیده گرفتن ماماها ارتباط بسیار نزدیکی دارد، در این گفتوگو بیشتر توضیح خواهد داد.خیلی از کارشناسان معتقدند کمبود ماماهای حرفهای در کشور باعث روی آوردن مادران به شیوه زایمان سزارین شده است. شما هم این حرف را تایید میکنید؟
نه، مسئله این است که خوشبختانه امکانات موجود در کشور و دسترسی دانشگاهها به اطلاعات بهروز دنیا باعث شده که از نظر آموزش رشته مامایی نه تنها چیزی از کشورهای پیشرفته کم نداشته باشیم بلکه در برخی موارد ما با توجه به نیازهای کشورمان در حیطه مامایی بسیار جلو هستیم و در منطقه به جرات میتوان گفت فارغالتحصیلان مامایی ما یکی از بهترینها هستند. گواه آن هم ماماهایی هستند که در کشورهای آمریکا و کانادا و کشورهای حاشیه خلیج فارس مشغول به کارند و عملکرد آنها باعث شده نگاه علمی دنیا به حرفه مامایی در دنیا تغییر کند. بنابراین ما از نظر دسترسی به علوم مامایی در دنیا مشکلی نداریم.
از نظر کاربرد چطور؟
این سؤال خوبی است، از نظر کاربرد با سیاستهایی که نظام سلامت ما بعضا بهصورت انتقادآمیز داشته و خود سیاستگذاران ما هم به این نکته رسیدند که ما در خیلی از موارد کوتاهی کردهایم. در کشور ما و در بهکارگیری تواناییهای ماما، مشکلاتی وجود دارد که نتیجه آن را در بحث مراقبتهای بارداری و زایمان میتوان بهصورت افزایش مداخلات زایمانی، افزایش میزان سزارین و کاهش کیفیت خدمات بارداری و زایمان دید.
شما علت این مشکل را چطور توضیح میدهید؟
علت این است که در دو سه دهه اخیر بیشتر نگاه ما بر کاهش مرگ و میر مادر و کودک بود، بهطوری که ما روی نیازهای عاطفی مادران و نوزادان و عوارضی که ممکن است با مداخلات ما ایجاد شود، چشم بستیم. بنابراین ما بیش از هر زمان دیگری نیاز داریم که فارغالتحصیلان مامایی را با توجه به استعدادهایشان بهکار بگیریم. اگر این اتفاق بیفتد تحول عظیم و رو به جلویی را خواهیم داشت.
الان از نظر تعداد ماماها کمبودی نداریم؟
نه، خوشبختانه ما الان از نظر تعداد ماما کمبود نداریم، در دهه ۶۰ این کمبود وجود داشت و ما مجبور شدیم تعداد زیادی مامای کاردان به کار بگیریم. اما امروز ما نزدیک به ۴۰ هزار مامای لیسانس در کشور داریم که با توجه به یک میلیون و ۲۰۰ هزار تولد در سال نزدیک به استانداردهای دنیا هستیم. با این اوصاف آیا سیستم سلامت ما توانسته این تعداد ماما را بهطور مفید جذب کند؟ به هیچ وجه، مشکل این است که سیستم سلامت ما نتوانسته به موازات نیاز زنان باردار مامای کافی را جذب کند. برای همین است که در کشور ما در این بحث کفران نعمت میشود و ما خیل عظیمی از ماماهای بیکار را داریم. البته این بدان معنی نیست که ما مازاد فارغالتحصیل داریم، بلکه منظور این است که سیستم آموزش به موازات نیاز کشور ماما تربیت میکند، اما سیستم درمان و سیستمهای حمایتی به موازات نیاز مادران قادر به جذب این نیروها نبودند و نیستند. نتیجه این امر هم آن است که چیزی که بهعنوان مراقبتهای دوران بارداری به مادران ما ارائه میشود، در شأن زن ایرانی نیست.
اصلا طبق استانداردهای بینالمللی به ازای هر زن باردار به چه تعداد از این نیروها نیاز است؟
ببینید، ما هم همگام با سایر کشورها به ازای هر مادر باردار یک ماما باید داشته باشیم. مثلا انگلستان حداقل یک ماما به مادران باردار اختصاص میدهد. چون یک مادر در موقع درد زایمان، در هنگام زایمان و تا 24 ساعت بعد از آن نباید تنها رها شود به این دلیل که این زمان بیشترین زمان آسیبپذیری مادر است.
شما گفتید که ما به میزان کافی ماما داریم ولی سیستم درمانی قادر به جذب این نیروها نیست. این ضعف ناشی از چیست؟
نکته مهم در رابطه با این سؤال این است که با قوانین سلیقهای که حاکم بر مراکز درمانی است، خودبهخود برخی بیمارستانها خدماتی را که ماما در همه جای دنیا ارائه میدهد ، به متخصص زنان انتقال میدهند. درصورتی اگر ما بخواهیم این سرانه را طوری خرج کنیم که همه از آن بهرهمند شوند، میتوانیم از یک میلیون و ۲۰۰ هزار تولدی که در سال داریم، ۸۰۰ هزار تولد را فقط به دست ماما بسپاریم. این یک صرفهجویی بزرگ برای کشور است.علاوه بر این الان ما اگرچه میگوییم۵۰ درصد زایمانها بهصورت سزارین است، ولی در بخش خصوصی میتوان گفت ۹۰ تا ۱۰۰ درصد زایمانها بهصورت سزارین انجام میشود. پس سؤال این است که مگر ما ثروتمندتر از کشور انگلستان هستیم یا کیفیت خدماتمان بالاتر از کشوری مثل سوئد است که بخواهیم این همه هزینه را تحمیل سیستم سلامت کشور و خانوادهها کنیم؟
نکته مهم در رابطه با این سؤال این است که با قوانین سلیقهای که حاکم بر مراکز درمانی است، خودبهخود برخی بیمارستانها خدماتی را که ماما در همه جای دنیا ارائه میدهد ، به متخصص زنان انتقال میدهند. درصورتی اگر ما بخواهیم این سرانه را طوری خرج کنیم که همه از آن بهرهمند شوند، میتوانیم از یک میلیون و ۲۰۰ هزار تولدی که در سال داریم، ۸۰۰ هزار تولد را فقط به دست ماما بسپاریم. این یک صرفهجویی بزرگ برای کشور است.علاوه بر این الان ما اگرچه میگوییم۵۰ درصد زایمانها بهصورت سزارین است، ولی در بخش خصوصی میتوان گفت ۹۰ تا ۱۰۰ درصد زایمانها بهصورت سزارین انجام میشود. پس سؤال این است که مگر ما ثروتمندتر از کشور انگلستان هستیم یا کیفیت خدماتمان بالاتر از کشوری مثل سوئد است که بخواهیم این همه هزینه را تحمیل سیستم سلامت کشور و خانوادهها کنیم؟
بسیاری از زنان باردار ما از کمخونی رنج میبرند و واقعا هزینه تأمین یک تغذیه درست را ندارند. اما در جامعه ما تبلیغات بهگونهای است که همان مادر باردار فرش زیر پایش را میفروشد تا هزینه جراحی سزارین را بپردازد.
با این اوصاف میتوان گفت سزارین یک تقاضای کاذب در جامعه ما است، نه؟
بله، همینطور است، سزارین یک تهاجم به فرهنگ سلامتی ما است، بهخاطر اینکه این تقاضا با ضعف و تبلیغات ما بهوجود آمده است. با این تحال عدهای هم معتقدند که عدمآموزش کافی ماماها در برخورد با زن باردار منجر به افزایش تقاضا برای سزارین شده است. من اصلا قبول ندارم که ضعف در سیسم آموزش ماماها باعث این تقاضای کاذب شدهاست. تبلیغاتی که بهخصوص در بخش خصوصی میشود و ارتباط مالیای که بین مادر و پزشک وجود دارد، یکی از علل افزایش سزارین است. علت دوم هم بحث خودکفایی بیمارستانهای دولتی است، بهطوری که بیمارستان دولتی ترجیح میدهد درآمد خود و پرسنلش را بالا ببرد، برای همین نوع زایمانی را انتخاب میکند که همراه با هزینه بیشتری برای مادر باردار است.
ظاهرا ویزیت پزشک متخصص زنان هم از ماما بیشتر است، اینطور نیست؟
دقیقا همینطور است. حتی در مواردی ماما بیمار را ویزیت میکند اما مهر متخصص روی آن میخورد که آن هم برای افزایش درآمد بیمارستان است. من معتقدم مسئولان ذیربط در این مورد باید دخالت کنند و این موضوع را برای بیمارستانها مطرح کنند که کسب درآمدهای اینچنینی برای یک بیمارستان دولتی درست نیست.خانم دکتر، با این حال بحث بیمهها هم در این میان مشکل دیگری است. چون بیمهها هم ظاهرا خدمات زایمان را به درستی پوشش نمیدهند.بله، متأسفانه بیمهها در کشور ما دهنده خدمت را پوشش میدهند در حالیکه بیمههای نوین دنیا خدمت را پوشش میدهند؛ یعنی زایمان توسط هر کس انجام شود، چه ماما، چه پزشک عمومی و چه متخصص زنان او مورد پوشش بیمه قرار میگیرد. اما در کشور ما فقط زایمانی که متخصص انجام میدهد، بیمه خواهد شد و ماماها از این امر بیبهرهاند، در حالی که طبق قانون زایمان طبیعی وظیفه اصلی ماما است حتی در پروانه کار ماماها هم این امر درج شده است.
اما چرا اکثر بیماران از طرز برخورد ماماها ناراضیهستند؟
اگر بیماران از طرز برخورد ماما ناراضی هستند، به این دلیل است که پروسه زایمان یک پروسه بسیار خطرناک است و به دقت زیادی نیاز دارد. علاوه بر این زایمان طبیعی یک روند بسیار طولانی است و یک مادر نیاز به مراقبت نفر به نفر دارد اما در بیمارستانهای ما به ازای هر ۷ تا ۸ مادر باردار یک ماما وجود دارد. درصورتی که اگر ما حجم کار ماما را با مراقبت نفر به نفر کم کنیم، مسلما این رفتارهای ناراضیکننده کمتر خواهند شد.البته ترس از درد زایمان طبیعی هم طرف دیگر ماجراست. این را نمیشود انکار کرد ولی ما در مورد تاثیر زایمان طبیعی روی سلامتی نوزاد به مادر هیچ اطلاعاتی نمیدهیم و این باعث میشود که فقط ترس از زایمان طبیعی به او تزریق شود، درصورتیکه اگر برای مادری طی کلاسهای دوران بارداری و جلسات مشاوره عوارض زایمان طبیعی و سزارین باز شود، هیچ مادر ایرانی زیر بار سزارین انتخابی نخواهد رفت.
این سزارین انتخابی چه عوارضی را برای نوزاد میتواند داشته باشد؟
آخرین مرور روی مطالعات روی مقایسه کودکان متولد شده به روش زایمان طبیعی و سزارین نشان داده که نوزادانی که به روش سزارین به دنیا میآیند نسبت به نوزادانی که به روش طبیعی به دنیا میآیند 20 درصد بیشتر مبتلا به دیابت نوع یک میشوند.میزان آسم هم در کودکان سزارینی 50 درصد بیشتر است. میزان بازگشت نوزادان سزارینی با مشکلات تنفسی و عفونت و زردی به بیمارستان هم چندین برابر است.علاوه بر این میزان مرگ مادران سزارینی 3 برابر بیشتر از مادران دیگر است. ضمن اینکه میزان عفونت، خونریزی و آسیب به دستگاه ادراری در این زایمانها افزایش مییابد؛ البته عوارض بیهوشی سزارین را هم نباید فراموش کرد.
آخرین مرور روی مطالعات روی مقایسه کودکان متولد شده به روش زایمان طبیعی و سزارین نشان داده که نوزادانی که به روش سزارین به دنیا میآیند نسبت به نوزادانی که به روش طبیعی به دنیا میآیند 20 درصد بیشتر مبتلا به دیابت نوع یک میشوند.میزان آسم هم در کودکان سزارینی 50 درصد بیشتر است. میزان بازگشت نوزادان سزارینی با مشکلات تنفسی و عفونت و زردی به بیمارستان هم چندین برابر است.علاوه بر این میزان مرگ مادران سزارینی 3 برابر بیشتر از مادران دیگر است. ضمن اینکه میزان عفونت، خونریزی و آسیب به دستگاه ادراری در این زایمانها افزایش مییابد؛ البته عوارض بیهوشی سزارین را هم نباید فراموش کرد.
منبع:
روزنامه سپید
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼