حقوق کودکان در جامعه، پایمال نکنید
در پیمان نامه حقوق کودک، به هر فرد زیر ۱۸ سال «کودک» گفته می شود.
اغلب قربانیان سوءاستفاده جنسی کودکانی هستند که هیچگونه اطلاعاتی در این خصوص و نحوه مقابله با آن ندارند. آنها در طولانی مدت مورد آزار قرار می گیرند و تخمین زده می شود ۶۰ تا ۸۰ درصد آنها هیچ گاه در این مورد با کسی سخن نمی گویند. این کودکان غالبا احساس شرم و گناه می کنند و خود را در این جریان مقصر می دانند و همین عامل باعث می شود بسیاری از موارد آزار جنسی آنها گزارش نشود و قربانیان در بسیاری موارد خدمات حمایتی و درمانی دریافت نکنند.سوءاستفاده جنسی از کودکان تاثیرات بسیار مخرب و منفی بر رشد روانی- اجتماعی کودکان دارد و مختص طبقه اجتماعی- اقتصادی خاصی نیست. بروز اختلالات اضطرابی، افسردگی، اختلال در غذا خوردن، انزوا و مشکلات ارتباطی در این کودکان بسیار شایع است. آنها در بلندمدت با افت عملکرد مواجه می شوند. از سوی دیگر احتمال می رود کسانی که در کودکی مورد سوءاستفاده جنسی قرار می گیرند در بزرگسالی بیشتر از سایر افراد رفتارهای آزارگرانه جنسی داشته باشند. این آسیب هزینه های بسیاری را به دولت ها هم تحمیل می کند چرا که کودکان سرمایه های انسانی کشورها هستند. به این ترتیب، پیشگیری از این پدیده کارآمدترین تدبیری است که
برای مواجهه با آن اندیشیده شده است.
لکلرس و همکاران (۲۰۱۱) در مطالعه راه های مقابله با آزارگر جنسی به این نتیجه رسیدند که «نه گفتن» به آزارگر جنسی تاثیرگذارترین روش برای ممانعت از سوءاستفاده بوده است. از این رو آموزش چنین مهارتی به کودکانِ در معرض خطر اثر پیشگیرانه دارد. دو سیاست کلی برای این آموزش وجود دارد: آموزش بزرگسالانی که مراقبت از کودکان را بر عهده دارند و آموزش کودکان برای کسب اطلاعات و مهارت های لازم به منظور مراقبت از خود.اساسا آموزش پیشگیری از سوءاستفاده جنسی و نظارت بر آن از وظایف خانواده است اما از آنجا که برخی از خانواده ها به دلیل نداشتن آگاهی و مهارت کافی قادر به انجام این مسئولیت نیستند، از دهه ۱۹۸۰ میلادی تاکید بسیاری بر اهمیت و اثربخشی مداخلات پیشگیرانه مدرسه محور شده است و این روش در بسیاری کشورها به کار گرفته شده است. به این معنی که کودکان در مدرسه، در کلاس درس و در کنار همسالان خود آموزش ببینند که سوءاستفاده جنسی چیست و در صورت مواجهه با ن چه باید کنند. اما در ایران آموزش ساختاریافته ای برای پیشگیری از این آسیب درنظر گرفته نشده است.با طراحی دوره آموزشی پیشگیری از آزار جنسی کودکان با رویکرد مدرسه محور، آن را نخستین بار در ایران به حدود ۴۰۰ دختر ساکن در شرق تهران (خاک سفید) آموزش دادم. پس از آن الگوی آموزشی طراحی شده را در یک طرح پژوهشی به ۹۰ کودک دختر و پسر ۷ تا ۱۲ سال ارائه کردم. این کودکان ساکن جنوب تهران (شوش و ناصرخسرو) بودند و برای دریافت خدمات، به برخی از سازمان های مردم نهاد مراجعه می کردند.
این پژوهش به شیوه آزمایشی انجام شد. کودکان را پس از مصاحبه (پیش آزمون) آموزش دادم. یک ماه پس از پایان آن، به یادسپاری مفاهیم آموزش داده شده را در قالب مصاحبه (پس آزمون) ارزیابی کردم: همه کودکان می توانستند اندام های خصوصی (سینه، باسن و اندام تناسلی) را نام ببرند. با لمس غیرمجاز (لمس اندام های خصوصی) آشنا بودند و اغلب می توانستند اقداماتی را که باید در شرایط مخاطره آمیز انجام دهند توضیح دهند. در نهایت شیوه آموزشی به کار رفته شده برای کودکان موثر ارزیابی شد.در طول برگزاری جلسات آموزشی، همه کودکان با اصطلاح «اندام تناسلی»، که آن را برای اولین بار می شنیدند و حتی تکرارش برایشان دشوار بود، آشنا شدند. زیرا خانواده ها برای نامیدن این عضو از عناوین مختلفی استفاده می کنند. این بدان معناست که اسم واقعی و علمی «اندام تناسلی» نه تنها در خانواده بلکه در مدارس نیز به کودکان آموزش داده نمی شود.کودکان شرکت کننده در پژوهش عموما به این سوال که «آیا تازگی ها پیش آمده که کسی به اندام های خصوصی شما دست بزند یا بخواهد این کار را بکند؟» پاسخ منفی دادند (۷۹.۳ درصد). اما وقتی از آنها پرسیدم «آیا کودکی را می شناسید که چنین اتفاقی برایش افتاده باشد؟» ۶۴درصد آنها داستان هایی را از وضعیت های مخاطره آمیزی که سایر کودکان در آن قرار گرفته بودند، روایت کردند.اگرچه کودکان با کمک جلسات آموزشی و کسب آگاهی درباره اندام های خصوصی می توانستند در مورد آن با من گفت و گو کنند، اما شرح تجربه های شخصی برایشان دشوار بود. به نظر می رسد ویژگی تابو بودن رفتارهای جنسی بر کودکان نیز به طور جدی تاثیر می گذارد. کودکان تنها زمانی که در مورد دیگران از آنها سوال می کردم، می توانستند در قالب داستان هایی در مورد کودکان دیگر، به رویدادهایی اشاره کنند که آزار جنسی صورت گرفته بود.
لکلرس و همکاران (۲۰۱۱) در مطالعه راه های مقابله با آزارگر جنسی به این نتیجه رسیدند که «نه گفتن» به آزارگر جنسی تاثیرگذارترین روش برای ممانعت از سوءاستفاده بوده است. از این رو آموزش چنین مهارتی به کودکانِ در معرض خطر اثر پیشگیرانه دارد. دو سیاست کلی برای این آموزش وجود دارد: آموزش بزرگسالانی که مراقبت از کودکان را بر عهده دارند و آموزش کودکان برای کسب اطلاعات و مهارت های لازم به منظور مراقبت از خود.اساسا آموزش پیشگیری از سوءاستفاده جنسی و نظارت بر آن از وظایف خانواده است اما از آنجا که برخی از خانواده ها به دلیل نداشتن آگاهی و مهارت کافی قادر به انجام این مسئولیت نیستند، از دهه ۱۹۸۰ میلادی تاکید بسیاری بر اهمیت و اثربخشی مداخلات پیشگیرانه مدرسه محور شده است و این روش در بسیاری کشورها به کار گرفته شده است. به این معنی که کودکان در مدرسه، در کلاس درس و در کنار همسالان خود آموزش ببینند که سوءاستفاده جنسی چیست و در صورت مواجهه با ن چه باید کنند. اما در ایران آموزش ساختاریافته ای برای پیشگیری از این آسیب درنظر گرفته نشده است.با طراحی دوره آموزشی پیشگیری از آزار جنسی کودکان با رویکرد مدرسه محور، آن را نخستین بار در ایران به حدود ۴۰۰ دختر ساکن در شرق تهران (خاک سفید) آموزش دادم. پس از آن الگوی آموزشی طراحی شده را در یک طرح پژوهشی به ۹۰ کودک دختر و پسر ۷ تا ۱۲ سال ارائه کردم. این کودکان ساکن جنوب تهران (شوش و ناصرخسرو) بودند و برای دریافت خدمات، به برخی از سازمان های مردم نهاد مراجعه می کردند.
این پژوهش به شیوه آزمایشی انجام شد. کودکان را پس از مصاحبه (پیش آزمون) آموزش دادم. یک ماه پس از پایان آن، به یادسپاری مفاهیم آموزش داده شده را در قالب مصاحبه (پس آزمون) ارزیابی کردم: همه کودکان می توانستند اندام های خصوصی (سینه، باسن و اندام تناسلی) را نام ببرند. با لمس غیرمجاز (لمس اندام های خصوصی) آشنا بودند و اغلب می توانستند اقداماتی را که باید در شرایط مخاطره آمیز انجام دهند توضیح دهند. در نهایت شیوه آموزشی به کار رفته شده برای کودکان موثر ارزیابی شد.در طول برگزاری جلسات آموزشی، همه کودکان با اصطلاح «اندام تناسلی»، که آن را برای اولین بار می شنیدند و حتی تکرارش برایشان دشوار بود، آشنا شدند. زیرا خانواده ها برای نامیدن این عضو از عناوین مختلفی استفاده می کنند. این بدان معناست که اسم واقعی و علمی «اندام تناسلی» نه تنها در خانواده بلکه در مدارس نیز به کودکان آموزش داده نمی شود.کودکان شرکت کننده در پژوهش عموما به این سوال که «آیا تازگی ها پیش آمده که کسی به اندام های خصوصی شما دست بزند یا بخواهد این کار را بکند؟» پاسخ منفی دادند (۷۹.۳ درصد). اما وقتی از آنها پرسیدم «آیا کودکی را می شناسید که چنین اتفاقی برایش افتاده باشد؟» ۶۴درصد آنها داستان هایی را از وضعیت های مخاطره آمیزی که سایر کودکان در آن قرار گرفته بودند، روایت کردند.اگرچه کودکان با کمک جلسات آموزشی و کسب آگاهی درباره اندام های خصوصی می توانستند در مورد آن با من گفت و گو کنند، اما شرح تجربه های شخصی برایشان دشوار بود. به نظر می رسد ویژگی تابو بودن رفتارهای جنسی بر کودکان نیز به طور جدی تاثیر می گذارد. کودکان تنها زمانی که در مورد دیگران از آنها سوال می کردم، می توانستند در قالب داستان هایی در مورد کودکان دیگر، به رویدادهایی اشاره کنند که آزار جنسی صورت گرفته بود.
منبع:
ماهنامه زنان امروز
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼