۱۷۳۷۵۷
۲۸۰۰
۲۸۰۰

اهمیت تغذیه در دوران کودکی

تغذیه در دوران کودکی نقش بسیار مهمی دارد ، چرا که عواملی مانند رشد فکری و همچنین رشد جسمی کودک وابسته به تغذیه ی او است.

تغذیه در دوران کودکی نقش بسیار مهمی دارد ، چرا که عواملی مانند رشد فکری و همچنین رشد جسمی کودک وابسته به تغذیه ی او است. متاسفانه بسیاری از کودکان دچار بد غذایی هستند و همین عامل باعث نگرانی والدین شده است. ما در این مطلب به طور کامل راجب این موضوع توضیح داده ایم, با ما تا پایان همراه باشید.
معمولاً مسیری که بچه‌ ها در روند رشد و سرعت وزن‌ گیری و افزایش قد طی می‌کنند با یکدیگر متفاوت است و نمی‌توان روند رشد بچه‌ای را حتی با بچه دیگری که هم‌ سن و سال خودش است هم مقایسه کرد. به طور طبیعی وزن بچه‌ ها از بدو تولد تا ۵ یا ۶ ماهگی حدوداً ۲ برابر می‌شود.
با افزودن غذاهای کمکی به برنامه غذایی روزانه البته در کنار شیر مادر، وزن شیرخواران در سال اول تا ۳ برابر وزن تولدشان هم می‌رسد. در پایان سال اول زندگی می‌توان انتظار ۲۵ تا ۳۰ سانتی‌متر افزایش قد را هم از کودکان داشت که این افزایش قد و وزن در سال اول نشان‌ دهنده نیاز بچه به مواد مغذی مناسب است.

چرا برخی بچه ها بد غذا هستند؟
اگر فرزند شما کلا به خوردن بی میل است یا فقط برخی مواد غذایی خاص را نمی خورد، ممکن است دچار مشکلات گوارشی یا عدم تحمل به بعضی از مواد غذایی باشد. به نمودار رشد او نگاهی بیندازید؛ اگر رشد خوبی دارد یعنی بی دلیل نگران هستید و به اندازه می خورد اما اگر در عین سالم بودن، میلی به خوردن غذا مخصوصا غذاهای اصلی نشان نمی دهد، شاید شما بد او را بار آورده اید و باید عادت های غذایی اش را تصحیح کنید.
شاید هم بیش از حد از او توقع دارید. میزان اشتهای کودکان با هم متفاوت است. برخی کودکان بسیار فعال اند و انرژی زیادی می سوزانند و به کالری بیشتری در روز نیاز دارند و برخی دیگر آرامش بیشتری دارند و کم غذاترند. به هر حال باید به اشتهای کودکان توجه کرد و آن ها را به خوردن مجبور نکرد.

درباره بد غذایی بچه‌ ها، توجه به نکات زیر ضروری است:
- کاهش اشتهای کودک به معنای بد غذایی او نیست
همان‌ طور که گفته شد معمولاً وزن بچه‌ها در پایان سال اول به ۳ برابر وزن تولدشان هم می‌رسد. این افزایش وزن در سال دوم به نصف کاهش پیدا می‌کند و از ۳ سالگی تا سن پیش از بلوغ و بلوغ، روند افزایش قد و وزن، کُند اما مداوم می‌شود. از ۳ سالگی به بعد سالی ۶ تا ۸ سانتی‌متر افزایش قد و ۲ تا ۳ کیلوگرم افزایش وزن برای بچه‌ها قابل‌ قبول است.
پس با این پایین آمدن سرعت رشد از سال دوم به بعد، کم شدن میل به غذا و کاهش اشتها در بچه‌ها ظاهر می‌شود.
با به وجود آمدن این کاهش اشتها و کاهش روند رشد طبیعی برخی از مادران فکر می‌کنند که فرزندشان دچار بد غذایی شده و برای پیشگیری از ابتلای او به سوءتغذیه از ترفند های غیر اصولی برای وادار کردن بچه به غذا خوردن، استفاده می‌کنند. با استفاده از این ترفند ها که می‌توانند شامل پرت کردن حواس بچه هنگام غذا خوردن، تهدید کردن او، وعده دادن و دنبال بچه با بشقاب غذا دویدن باشند، اجازه برآورده شدن نیاز واقعی کودک به غذا خوردن داده نمی‌شود و همین موضوع می‌تواند باعث نهادینه شدن انحراف‌ های تغذیه‌ای در بچه‌ ها شود یعنی مادران با ترفند های غیر علمی خود ممکن است قدرت آموزش درست، اصولی و به اندازه غذا خوردن را برای همیشه از فرزندان خود سلب کنند.
- استفاده از نمودار پایش رشد می‌تواند موثر باشد
نمودار پایش رشد یا جدولی که هنگام ترخیص مادر و کودک در بیمارستان به خانواده‌ ها داده می‌شود، حاوی اطلاعات خوبی درباره تمام موارد مربوط به تولد نوزاد، نوبت واکسیناسیون‌ ها و میزان طبیعی رشد او تا سن ۹ سالگی است بنابراین مادران می‌توانند با توجه به نمودار پایش رشد از سرعت رشد مناسب یا نامناسب فرزند خود آگاه شوند و دیگر نگرانی بی‌مورد درباره بد غذایی یا نحوه رشد کودکشان نداشته باشند.
اصرار کردن و فشار آوردن به کودک برای خوردن غذا موجب شرطی شدن او می‌شود، پس کودک باید یاد بگیرد غذا تنها برای رفع گرسنگی و نیاز بدن است و والدین باید بدانند غذا ابزاری برای تشویق و تنبیه کودک نیست.
بر اساس این نمودار، اگر بچه‌ ها در مسیر حرکتی خود سیر صعودی داشته باشند و خودشان را به استاندارد های بین‌المللی نزدیک کنند، یعنی مشکلی در رشد آن‌ها وجود ندارد اما اگر سیر رشد بچه‌ ها در این منحنی به صورت افقی یا نزولی دربیاید، خانواده‌ ها باید نسبت به ابتلای فرزندشان به سوءتغذیه مشکوک شوند و برای پی بردن به دلیل این رشد نامناسب هرچه سریع‌تر فرزند خود را نزد پزشکش ببرند تا مشکل اختلال رشد او مورد بررسی قرار بگیرد.
در چنین مواردی بالا بردن خود سرانه حجم غذایی بچه‌ ها به هیچ عنوان توصیه نمی‌شود چون ممکن است اختلال رشد آن‌ها به دلیل کم‌ خونی، عفونت، اختلال‌های متابولیسمی و… باشد.
- خانواده‌ ها در شکل‌ گیری ذائقه بچه‌ ها نقش دارند
بسیاری از والدین به خصوص والدین بچه‌ های کوچک‌تر از بد بودن ذائقه غذایی فرزندانشان گلایه دارند. یعنی می‌گویند مثلاً فرزند آن‌ها به خوردن سبزی‌ها، گوشت‌ها یا لبنیات علاقه‌ای ندارد و این موضوع به خاطر پایین آمدن ارزش تغذیه‌ای سفره غذایی بچه‌ها، باعث نگرانی والدین آن‌ها می‌شود.
متأسفانه گرایش بیشتر بچه‌های ما به سمت غذاهای شور، شیرین و چرب است و این نوع ذائقه توسط اولین معلم تغذیه تمام بچه‌ها یعنی مادران آن‌ها در وجودشان نهادینه شده است. معمولاً بیشتر مادران گمان می‌کنند باید به فرزندان خود از سن شروع غذای کمکی، غذا هایی را بدهند که خودشان طعم آن‌ها را بیشتر می‌پسندند در صورتی که داروخانه طبیعت، بهترین و مغذی‌ترین خوراک‌ ها را به ما هدیه داده است.
هرچه که مادران از بدو شروع غذای کمکی از چاشنی‌ها، نمک، شکر و روغن کمتری برای طعم دادن به غذای بچه‌ها استفاده کنند میل آن‌ها به خوردن گوشت‌ های پخته یا بخارپز، سبزی‌های خام یا پخته و لبنیات هم بیشتر می‌شود. به عبارت ساده‌تر بچه‌ ها هر آن چه را که از کودکی به آن‌ها خورانده می‌شود با همان طعم دوست دارند.
حالا مادری که از ۶ یا ۷ ماهگی طعم خوراکی‌های چرب، سرخ کردنی، شور یا شیرین را به فرزندش چشانده است، چطور می‌تواند توقع داشته باشد که او در ۳ یا ۴ سالگی به خوردن سبزی‌ها علاقه نشان دهد!؟
از طرف دیگر، منش غذا خوردن با الگو برداری از سایر افراد خانواده در بچه‌ها شکل می‌گیرد. یعنی بچه‌ها نوع غذا خوردن را ابتدا از پدر و مادر سپس از خواهر و برادر و در نهایت هم از جامعه همسالان خود در مدرسه یا محیط یاد می‌گیرند. اگر پدر و مادری تندتند غذا بخورند، هنگام غذا خوردن مدام حرف بزنند یا خواهر و برادرهای بزرگ‌تر هنگام غذا خوردن برخی از اجزای غذا مانند پیاز یا گوجه یا گوشت را از ظرفشان جدا کنند و نسبت به خوردن بعضی از خوراکی‌ها واکنش منفی نشان بدهند به طور حتم انتظار بروز چنین رفتارهایی در بچه‌ های کوچک‌تر هم دور از انتظار نخواهد بود.
بنابراین می‌بینید که والدین و خواهر و برادر های بزرگ‌تر می‌توانند نقش بسیار پر رنگی در شکل‌گیری ذائقه و خوب یا بد غذا شدن بچه‌ های کوچک‌تر داشته باشند.

اجبار و زورگویی باعث تنفر بچه‌ ها از غذا می‌شود
گاهی برخی از مادران با زور و اجبار، سعی می‌کنند فرزندان خود را به خوردن غذا هایی که دوست ندارند، وادار کنند. بهتر است این گروه از مادران بدانند که اصرار و اجبار در غذا خوردن می‌تواند با مقاومت منفی بچه‌ها روبرو شود یعنی وقتی بچه‌ها متوجه زورگویی والدین خود برای خوردن غذایی که دوست ندارند، می‌شوند؛ تمام تلاششان را برای پس زدن آن غذا و حرص دادن پدر یا مادر خود برای انتقام گرفتن از زورگویی آن‌ها می‌کنند! در این صورت، ممکن است که حتی بچه‌ ها تا آخر عمرشان از خوردن آن غذا متنفر شوند و تنها مقصر این موضوع هم می‌تواند زورگویی والدین در دوران کودکی باشد.

چاره چیست؟
بد غذایی کودکان یکی از مهم‌ترین مشکلاتی است که والدین با آن رو به‌ رو هستند، مسئله‌ای که در سنین پیش از دبستان به ویژه کودکان ۲ تا ۵ ساله دیده می‌شود. چاره‌ی این نوع بد غذایی و انتخاب نوع غذا در بچه‌ها، اصلاً سخت نیست. شما می‌توانید برخی مواد غذایی که فرزندتان به خوردن آن‌ها علاقه‌ای ندارد را با مواد غذایی دیگری که او دوست دارد، ترکیب کنید.
مثلاً پیاز یا گوجه‌فرنگی داخل غذا را رنده کنید تا او متوجه وجود آن‌ ها نشود یا اینکه مواد غذایی را به شکلی که او دوست دارد، تهیه کنید. مثلاً اگر گوشت تکه‌ای نمی‌خورد،‌ برایش کتلت درست کنید.
یک راه دیگر برای تشویق کردن بچه‌ ها به خوردن انواع مواد غذایی، کنجکاو کردن آن‌ها نسبت به خوراکی‌ های مختلف است. به این ترتیب که مثلاً چند مرتبه کمی سبزی‌های پخته را کنار ظرف ماکارونی یا کتلتش بگذارید و اجازه بدهید که خودش نسبت به خوردن آن‌ها ترغیب شود. البته می‌توانید کنار ظرف غذای خودتان را هم با خوراکی‌های مغذی بپوشانید و مدام با خوردن و تعریف کردن از طعم و خواص آن‌ ها بچه‌ ها را نسبت به امتحان کردن طعم‌ های جدید کنجکاو کنید.
استفاده از بشقاب و لیوان‌ های رنگی با رنگ‌ های نارنجی، ارغوانی و قرمز هم می‌تواند باعث افزایش اشتهای بچه‌ها شود. در ضمن هرگز فراموش نکنید که برای تشویق کردن بچه‌ها به خوردن تمام گروه‌ های غذایی، صبر و حوصله بیشتر از زور و تهدید به کار می‌آید! اصرار کردن و فشار آوردن به کودک برای خوردن غذا موجب شرطی شدن او می‌شود، پس کودک باید یاد بگیرد غذا تنها برای رفع گرسنگی و نیاز بدن است و والدین باید بدانند غذا ابزاری برای تشویق و تنبیه کودک نیست.
اگر والدین از آغاز سن دو سالگی یعنی زمانی که کودک شروع به غذا خوردن می‌کند در کنار سفره و همراه با سایر اعضای خانواده به او غذا بدهند باعث می‌شود کودک با آداب غذا خوردن آشنا شود و اگر با عدم تمایل کودک به برخی غذاها و یا خوردن تعدادی خاص از آن‌ ها رو به‌ر و شدند والدین نباید اصرار بیش از حد برای خوردن داشته باشند یا مانع از خوردن کودک شوند.
زمانی که کودک علاقه‌ای به استفاده از یک غذا ندارد والدین باید برای او حق انتخاب باقی بگذارند و در کنار این انتخاب‌ ها غذایی که مورد علاقه کودک نیست را به او پیشنهاد بدهند. قطعاً این کار پاسخ بهتری نسبت به فشار آوردن در پی خواهد داشت.
کودکان باید در روز سه وعده غذای اصلی و سه میان‌ وعده داشته باشند تا نیاز بدن آن‌ها در شبانه‌ روز تأمین شود. همچنین والدین باید در تهیه غذاها به شکل و رنگ غذا نیز توجه داشته باشند. به طور مثال نباید غذا را آنقدر مایع و رقیق درست کرد که کودک در هنگام خوردن آن دچار مشکل شود.
در نهایت این که والدین باید از دو سالگی به بعد یعنی زمانی که کودک توانست به راحتی غذا بخورد اجازه بدهند کودک به طور مستقل غذا بخورد و مانع از حرکات هنگام غذا خوردن کودک نشوند. این کار اشتیاق آن‌ها را برای خوردن بیشتر خواهد کرد.

۱۰فرمان به والدین
اگر فرزندتان بدغذاست، برای درمان او می توانید از توصیه های زیر کمک بگیرید:
- در مورد محتویات غذاها برایش حرف بزنید:
منظور ما صحبت در مورد ویتامین ها و خواص آن ها نیست. یک کودک ۳ یا ۵ ساله نمی تواند این موضوع را درک کند و بی فایده است به کودکی که کمتر از ۹ سال سن دارد، بگویید سبزی بخور چون برای سلامت تو مفید است. آنچه می توان در رابطه با غذا به کودکان زیر ۹ سال فهماند، در مورد رنگ، بو یا مزه غذاست.
مثلا اگر کودک شما «خامه» دوست دارد، سعی کنید به او نشان دهید که دلیل رنگ، بو یا مزه غذایی که برایش آورده اید، خامه ای است که در آن ریخته اید و خامه را به او نشان دهید.
- غذاها را به اشکال و طعم های مختلف درست کنید:
فرزندتان از خوردن سیب زمینی به شکل پوره بیزار است؟ آن را به روش دیگری طبخ کنید. شیوه طبخ غذا (بخار پز، کبابی، سرخ شده…) و طعم دهنده هایی که استفاده می کنید، در بو، رنگ و مزه غذا موثرند. سعی کنید هر بار شکل تازه ای از همان ماده غذایی را جلوی فرزندتان بگذارید.
اگر سری به رستوران چینی بزنید، می بینید که یک نوع ماهی را به اشکال و با رنگ ها و مزه های مختلف برایتان سرو می کنند و شما دوست دارید از هرکدام مقداری بخورید.
- ظاهر غذا را باب میل کودکان کنید:
بچه ها سبزیجات نمی خورند چون سبزیجات نه مزه خاصی دارد نه ته دلشان را می گیرد! اگر می خواهید مثلا فرزندتان سبزی بخورد، آن را در کنار مواد غذایی سیرکننده سرو کنید. سعی کنید بشقاب غذا را آن گونه که دوست دارد، تزیین کنید. مثلا اگر فرزندتان گوجه فرنگی را در سالاد کنار می گذارد، آن را رنده یا پوره کنید و به سس سالاد بیفزایید.
- به زمان گرسنگی او توجه کنید:
فرزندتان بهتر از شما می داند گرسنه است یا نه. اگر او را مجبور به خوردن کنید، تنظیم اشتهای درونی او به هم می ریزد. اگر فقط چند قاشق غذا می خورد و بعد دلش دسر می خواهد، به او سخت نگیرید. اجازه بدهید لذت خوردن در او شکل بگیرد.
- دوباره به او غذا بدهید:
«نمی خواهم، دوست ندارم»… چند بار تا به حال کودکتان چنین حرفی زده با این حال شما او را مجبور به خوردن کرده اید؟ حتما او هم با غذا مدتی بازی کرده، مقداری از آن را در دهان گذاشته و نگه داشته و بعد بیرون ریخته است. بین ۲ تا ۱۰ سالگی فقط یک چهارم کودکان دوست دارند غذاهای تازه بخورند و ترجیح می دهند همان چیزی که دوست دارند، مرتب بخورند ولی شما باید غذاهای جدید یا آن چه آن ها می گویند «نمی خوریم» هم به آن ها بدهید.
تحقیقات نشان داده اگر کودکی غذایی را چند بار بچشد، احتمال آن که به مرور به خوردن آن علاقه مند شود، زیاد است. تا ۵ بار یک ماده غذایی را به یک شیوه طبخ کنید و عکس العمل فرزندتان را ببینید. اگر نخورد، نحوه طبخ و رنگ و بوی آن را تغییر دهید و دوباره امتحان کنید.
- فرزندتان را در آشپزی دخالت دهید:
بچه ها مواد غذایی آشنا را راحت تر می خورند. هنگام طبخ غذا اجازه دهید فرزندتان هم بر کار شما نظارت کند و ببیند مواد غذایی خام چطور می پزند. حتی می توانید او را در آشپزی دخالت دهید. مثلا هویج ها را بدهید تا بشوید یا تخم مرغ ها را بشکند. کودکان آنچه خودشان پخته اند، با رغبت بیشتری می خورند.
- دور هم غذا بخورید:
غذاخوردن فقط برای سیر شدن و جذب کالری نیست. غذاخوردن سر میز غذا همراه با خانواده اهمیت بیشتری دارد. جز در شرایط استثنایی، به کودک جداگانه غذا ندهید. معمولا میل به خوردن در کنار اعضای خانواده بیشتر می شود.
- برای او الگو باشید:
تحقیقات نشان داده است وقتی مادر یا پدری قبل از دادن غذا به فرزندشان از همان غذا می خورند، ۸۰ درصد کودکان رغبت بیشتری به خوردن نشان می دهند. اگر خود شما از خوردن سبزی ها، خودداری می کنید، مسلما فرزندتان میلی به خوردن از خود نشان نمی دهد.
- برای فرزندتان چند پیشنهاد داشته باشید:
منظور این نیست که منوی باز غذایی جلوی فرزندتان بگذارید. این کار نه مقدور است و نه درست! در هر گروه غذایی ۲ انتخاب به فرزندتان بدهید؛ مثلا بپرسید هویج می خورد یا نخودفرنگی، ترجیح می دهد غذایی با گوشت قرمز بخورد یا گوشت مرغ؟ دوست دارد غذایش کبابی باشد یا سرخ شده؟
- به زمان های گرسنگی او توجه کنید:
ما انسان ها به مرور یاد می گیریم نه تنها برای فرونشاندن گرسنگی، بلکه برای کنترل احساساتمان غذا بخوریم. این عادت بد را از همان بچگی در فرزندتان پرورش ندهید مثلا چون بهانه گیر است، دستش بستنی ندهید. اگر از شما دلگیر شده، برایش آبنبات نخرید. اگر به او بگویید هویجت را بخور تا برایت شیرینی بخرم، فکر می کند هر بار به عنوان هدیه باید ماده غذایی شیرین دریافت کند. این کار اشتباه است. نباید هیجان و احساس را با گرسنگی که یک نیاز غذایی است آمیخت.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.