چگونه کودک را تشویق به حرف زدن کنیم؟
تشویق کودکان به حرف زدن و کاهش نابرابریهای زبانی از اهداف اصلی چندین پژوهشی است که در مهدکودکهای فرانسه انجامشده است.
تشویق کودکان به حرف زدن و کاهش نابرابریهای زبانی از اهداف اصلی چندین پژوهشی است که در مهدکودکها و پیشدبستانیهای فرانسه انجامشده است. بعضی از این راهکارها میتوانند تبدیل به الگویی برای پیروی شوند. بنیاد ترقیخواه تِرا نُوا (۱)، در گزارشی که اخیراً منتشرشده از طرح افزایش پژوهشها در مهدکودکها و پیشدبستانیها حمایت کرده است.
ایجاد انگیزههای زبانی، پیشگیری زودهنگام از تأخیرهای زبانی و افزایش تعاملات والدین با این مراکز از اهرمهای پیشرفت تحصیلی کودکان و ارتقاء تساوی شانسهای تحصیلی است. این پژوهش نشان داده است که از سن ۳ سالگی، دایرهٔ واژگان کودکان خانوادههای مرفه سه برابر بیشتر از کودکان خانوادههای متوسط و کمدرآمد است. چگونه میتوان این جبر اجتماعی را جبران کرد؟ در مدرسه چه فعالیتهایی در راستای کاهش این نابرابری میتوان انجام داد بیآنکه به یادگیری تحصیلی کودکان آسیبی وارد کرد؟
بچهها را در جایگاه مخاطب قرار دهید
کودک درحالیکه فنجانی را برداشته است، میگوید: «تهوه میخورم»؛ کودکیار جمله را تغییر میدهد و میگوید: «آره، ما قهوه را در فنجان میخوریم.» طرح «بچگانه حرفزدن» که در گرونوبل (۲) توسط پژوهشگران آزمایشگاه علوم شناختی و متخصصان کودک ابداعشده است، به کودکان ۱۸ تا ۳۰ ماهه اختصاص دارد. هدف این طرح یک اصل ساده است: با کودکان حرف نزنیم بلکه با آنها بهآرامی گفتگو کنیم. صحبت کردن صمیمانه با کودکان چیزی فراتر از مکالمات جمعی روزمره است؛ برای این کار باید گفتگوها را شخصی کنیم، از کودک سؤالات واضح و مشخص بپرسیم؛ زمان لازم را برای پاسخ دادن در اختیار او قرار دهیم؛ حرف کودک را نباید تصحیح کنیم بلکه باید همان کلمات یا عبارت را بهصورت صحیح دوباره تکرار کنیم.
بهموازات این پژوهش، همکاری والدین با مهدکودکها و پیشدبستانیها بهمنظور مشارکت در طرح پیشرفت زبانی کودکانشان گسترش چشمگیری داشته است. این همکاری بهصورت گفتگوهای منظم، حساسیتزایی به روشهایی که متخصصان به کار میبرند و تقسیم ابزارهای آموزشی (قرض دادن کتاب و غیره) است. نیمی از مهدکودکهای گرونوبل از سال ۲۰۰۹ برای این طرح بسیج شدهاند.
بعدازآن گروههای جدید محلی (بهعنوانمثال، شهرهای رِن و لیل) هم به امکانات آموزشی مجهز شدند. یک ارزیابی آزمایشگاهی نشان داده است که نتایج این پژوهش رضایتبخش بوده و عملکرد کودکان (دایره واژگان، کاربرد قواعد دستوری، افزایش طول متوسط عبارات بهکاربرده شده) تغییرات مثبتی داشته است. بهعلاوه کودکانی که در ابتدای اجرای طرح، سطح زبانی خوبی نداشتند، در پایان دوره آزمایشی بیشترین پیشرفت را به خود اختصاص داده بودند.
برای حرف زدن با بچهها از طریق بازی وارد شوید
تام درحالیکه حرفهایش را با حرکات چهره و بدنش همراه میکند، ماشین کوچکش را به ماشیندوستش میزند و میگوید: «مثلاً من پلیسم. تو هم دزدی. بعد من تو را با ماشین مسابقهام گیر میندازم!» دوستش هم توضیح میدهد که چگونه با زیرکی و شجاعت تمام توانسته است از تعقیب و گریز پلیس فرار کند. بازی فعالیت اصلی کودک است. بازی در فرآیند رشد زبانی کودک و تربیت وی نقش اساسی ایفا میکند زیرا امکان خلق جهانی «نیمه تخیلی» را به کودک میدهد؛ در بازیهای که هرکس نقش جدیدی پیدا میکند و بهطورکلی، در فعالیتهای نمادین، عملکرد زبانی کودکان نسبت به زندگی عادی به بیشترین حد خود میرسد.
به همین دلیل است که «اتاقکهای بازی» در کلاسهای مهدکودک برای رشد زبانی کودکان بسیار اهمیت دارد. کلاسهای زیادی هستند که اتاقکهای بازی را مکانهای واقعی یادگیری تلقی میکنند و بهطور مرتب، ابزارهای آموزشی و قواعد بازی آنها را تقویت میکنند. بهعنوانمثال، با اضافه کردن یک اسباببازی جدید آشپزی یا یک قاعده جدید برای دادن آن به بچهها (مثلاً میتوانیم بگوییم: امروز برای ناهار مهمانداریم) میتوان آشپزخانهٔ بازی کودکان را غنی کرد. به عقیده برخی محققان، این فعالیتهای نمادین در رشد زبانی و همچنین در دیگر یادگیریهای تحصیلی بهخصوص فعالیتهای مربوط به نوشتن تأثیر بسزایی دارد.
گوش کنید و برای هم قصه تعریف کنید
دنیز، خیّر موسسهٔ «خواندن و آموزش خواندن به بچهها» پنجشنبهها به کلاس بازی مهدکودک میآید و برای بچهها قصه تعریف میکند؛ بچهها با فریاد شادی از او استقبال میکنند. ادبیات کودکان (قصهها، آلبومهای عکس، کتابهای مصور و غیره) در همه مدارس و مهدکودکها وجود دارد. طرحهای آموزشی و تربیتی فراوانی با شیوهها و اشکال گوناگون بر ادبیات کودکان مبتنی است. بهعنوانمثال، یک فرد بزرگسال (معلم یا والدین) میتوانند آلبومهای عکس را به بچهها نشان دهد و از آنها بخواهند دربارهٔ تصاویر حرف بزنند یا درباره آنها قصه تعریف کنند.
فرد بزرگسال میتواند تعامل بین کودکان را هم افزایش دهد، مثلاً از گروهی از بچههای بزرگتر بخواهد که یک کتاب یا یک تصویر را به کوچکترها معرفی کند. پژوهشهای تربیتی در مناطق کمتر مرفه و متوسط جامعه نشان میدهد که گفتوگوهای شفاهی متناسب (سؤالات، عبارات و نظرات) باعث تقویت عملکردهای زبانی و سهیم شدن در گفتگوهای کمتر صمیمانه میشود. هر یک از بچهها همچنین میتواند برای ورود به یک فعالیت واقعی زبانی یک داستان تعریف کند: این قصه هم میتواند برگرفته از تخیل خود کودک باشد و هم به کمک یکی از اسباببازیها یا ابزارهای آموزشی (عکسها، نقاشیها، اشیاء) گفته شود. وسیله موردنظر را هم یا خود کودک بهصورت شانسی انتخاب میکند یا مربی یا والدین به او میدهند. درهرحال، روشهای زیادی برای تشویق کودکان به قصه گفتن وجود دارد.
استفاده از زبانهای خارجی
مثلاً در بازی با بچههای، یک ماسکوت (همان عروسک یا شخصیت نمایشی) که از سفر برگشته است، به دانشآموزان مدرسهای در حومه پاریس به زبان پرتغالی صبح بخیر میگوید: «بوم دیا». تبحر یافتن در زبان فرانسه از طریق آشنایی با سایر زبانهای جهان امکانپذیر است؛ این مهم از اصول و پایههای اساسی طرحهای آموزشی است که هدف آنها کاهش نابرابریهای زبانی در بین کودکان است.
در یک از شهرهای کوچک منطقه پیکاردی فرانسه، یک عروسک فرانسویزبان به دور دنیا سفر میکند و از جاهایی که دیدن میکند، برای بچهها عکس، نوشته و فایلهای صوتی و تصویری میفرستد. دانشآموزان هم با ارسال تصاویر، متن یا فیلمهای متنوعی از طبیعت محل زندگی خود به او پاسخ میدهند. ماسکوت، بهطور منظم، به همراه یک دوست خارجی به کلاسهای پیشدبستانی و مهدکودکها میرود. این دوست فقط به زبان مادریاش حرف میزند و به یکی از والدین یا معلمهایی که با آن زبان خارجی آشنا است، نیاز دارد تا حرف خود را به بچهها بفهماند. انتخاب کشورهایی که سر کلاس باید در مورد آنها حرف زد، با توجه به خاستگاه جغرافی دانشآموزان فرق میکند.
این تمرین موجب آشنایی خانوادهها باهم نیز میشود. استفادهٔ زودهنگام از ابزارهای آموزشی چندزبانه در بعضی از مناطق فرانسه بهخصوص در منطقهٔ ماورای دریا (که زبان کرئول هائیتی و فرانسه در کنار هم استفاده میشود) رواج دارد. بر اساس ارزیابی تخصصیای که اخیراً انجامشده است، استفاده از این ابزارها تأثیر مثبتی روی پیشرفت زبانی دانشآموزان دارد.
با صداها کارکنید
«شامپانزه، شیر، شتر، شامپو، شمع، شب ...» مهدکودکیها و دانشآموزان پیشدبستانی با دقت به کارتها نگاه میکنند و سعی میکنند صدای مشترک بین تمام تصاویر را پیدا کنند. آنها دور معلمشان جمع میشوند تا صدای حروف را خوب بشناسند؛ بهاینترتیب، آنها در یک کلاس آواشناسی حضور دارند. هدف این طرح جلوگیری از شکست تحصیلی با تقویت تواناییهایی ضروری برای یادگیری روخوانی است. موسسهٔ «آمادگی برای مدرسه» (۳) از این آزمایش استفاده کرده و ابزارهای کمکآموزشی خاصی را به وجود آورده است.
این وسایل که مختص دانشآموزان دورهٔ دوم تحصیلات ابتدایی (دوره آمادگی یا پیشدبستانی، کلاس اول و دوم ابتدایی) است، مورد ارزیابی قرارگرفته و نتایج رضایت بخشی هم داشتهاند: نسبت دانشآموزانی که در آواشناسی با مشکل جدی روبرو هستند، یکسوم کاهشیافته است. بهعلاوه، دانشآموزانی که قبل از اجرای طرح آزمایشی مشکل آواشناسی داشتند، بعد از دوره آزمایشی بیشترین پیشرفت را از آن خودکرده بودند. این آزمایش همچنین نشان داد که ورود به حوزه «آواشناسی» برای بعضی از دانشآموزان مهدکودکی خیلی زود است. بر اساس این ارزیابی، بعضی از دانشآموزان بهاحتمالزیاد باید روی دیگر فعالیتهایی که به آنها نیاز بیشتری دارند، تمرکز کنند.
دایره واژگان کودکان را گسترش دهید
در سن سهسالگی، بعضی از کودکان هنوز در مرحلهٔ واژه - عبارت هستند، درحالیکه دیگر بچهها دایرهٔ واژگانی غنیتری دارند. یک گروه چند رشتهای (معلمان، پژوهشگران و روانشناسان آموزشی) در بروتانی، در ۳۰ کلاس مهدکودک و پیشدبستانی آزمایشی را ترتیب دادند. آموزش واژهها در این کلاسها بهطور مرتب، سازماندهی شده و فشرده انجام میشد. بچهها با کلمات بهصورت موضوعی آشنا میشدند (برای نمونه، واژگان مربوط به مدرسه، بدن انسان یا احساسات)؛ برای هر موضوع ۳۲ کلمه معرفی میشد (۱۶ تا اسم، ۸ تا فعل و ۸ تا صفت).
معلمانی که در این آزمایش شرکت کرده بودند، به تأثیر مثبت این روش بر رشد واژگانی کودکان، خوانش بهتر متون و افزایش درک شفاهی آنها اتفاقنظر داشتند. روشهای زیادی برای یادگیری واژگان به دانشآموزان وجود دارد. زمینهای که بهاحتمالزیاد تلاشهای زیادی در آن صورت گرفته است.: شاهد این مسئله هم تعداد زیاد و تنوع بالای وسیلههای کمکآموزشی است که با این هدف طراحیشدهاند (کتابهای تصویری، موضوعی، کارتهای بازی با کلمات و غیره)
همه این روشها و ابزارهای کمکآموزشی یک هدف را دنبال میکنند: مبارزه با نابرابری زبانی و ایجاد آمادگی برای یادگیری بهتر روخوانی، افزایش درک شفاهی و نوشتاری در کودکان. نقطه مشترک همه این روشها توانایی حرف زدن، گفتگو کردن (با یک بزرگسال یا دیگر بچهها) و ایجاد ارتباط با آنها است.
مدتی است که شاهد چند برابر شدن اینگونه پژوهشها در مدارس و مهدکودکها شدهایم و وبلاگها و سایتهای آموزشی زیادی هم بخشی از مباحث خود را به این موضوع اختصاص دادهاند. این مسئله نشان میدهد که علاوه بر حامیان زیاد این طرح، افراد زیادی هم با شروع زودهنگام مداخلات آموزشی در سنین پایین موافق نیستند و معتقدند این طرح میتواند ازیکطرف، موجب محکوم شدن خانوادههای کمدرآمد مالی شود و از طرفی دیگر، در کودکان انگیزهای بیشازحد برای یادگیری ایجاد کند که لذت ارتباط و یادگیری معمولی را از آنها بگیرد و چهبسا آنها را دلزده کند. البته بعید هم نیست که کودکان در فرایند یادگیری زبانی، حرف زدن و ایجاد ارتباط کلامی با دیگران در حین بازی و استفاده از وسایل کمکآموزشی لذت هم ببرند.
منبع:
آموزک
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼