۲۸۴۵۸
۲۴۱۷
۲۴۱۷

کودکان بعد از طلاق، چه حسی دارد؟

اگر سعی کنیم فضایی شاد برای کودک فراهم کرده در یک شرایط دوستانه با او بازی و احساس امنیت او را تقویت کرده و از نظر نیازهای جسمانی او را تأمین کنیم، ممکن است به مرور موضوع مرگ یا ترک مادرش برای وی حل شود.

ایران: کودک پنج ساله سر بر زانوی پدرش گذاشت. پدر درحالی که دختر نوزادش را در آغوش گرفته و آرام تکان می‌داد. قصه می‌گفت. حدود سه ماه می‌شد که همسرش هنگام دومین زایمان از دنیا رفته بود، پدر باید از هر دو فرزندش به خوبی مراقبت می‌کرد. شاید ظرف این سه ماه نقش مادری را هم خوب یاد گرفته بود اما خیلی خسته بود؛ خسته از این همه مسئولیت، کار و روحیه غمگین کودک پنج‌ساله‌اش. با خودش تصمیم گرفت که برای کودکانش یک مراقب و جانشین مادر پیدا کند.

اکنون 15 سال از آخرین تصمیم پدر می‌گذرد و بچه‌ها روحیه خوبی پیدا کرده‌اند. گرچه سوگ از دست دادن مادر را فراموش نکرده بودند اما جایگزین مادر بهترین فکر برای فرزندان بود. هر کودکی در زندگی خود یک پدر و یک مادر دارد و در کنار آنها احساس خوشبختی می‌کند ولی گاه به عللی پیش می‌آید کودک از این امکان محروم می‌ماند. گاهی از هر دو والد محروم می‌شود، گاهی یکی از والدین حضور ندارد و گاهی نیز هردو والدین حضور دارند ولی نقش زیادی در پرورش او ندارند.

دکتر فربد فدایی، روانپزشک می‌گوید: «پرورش کودک توسط هردو والد باعث می‌شود هریک از فرزندان دختر و پسر تربیتی خاص را دریافت کنند. دختر از مادر خویش نقش زن، مادری و همسری را می‌آموزد و پسر هم از پدر خویش نقش مرد، پدر و شوهر را فرامی‌گیرد. فقدان والد هم‌جنس در خانواده موجب ضعف کودک در آموختن نقش‌های متناسب با جنسیت می‌شود. نقش مادر در پرورش عواطف مثبت در فرزند نظیر مهر و محبت و نقش پدر موجب آموزش اخلاقیات و قراردادهای اجتماعی در فرزند می‌شود و نبود پدر یا مادر موجب ضعف در یکی از این پدیده‌ها می‌شود.»

مریم حسینی، روانشناس می‌گوید: «نبودن پدر یا مادر در خانه باعث می‌شود کودک علاوه بر این که فقدان آن را در خانه و خانواده خود حس کند واکنش‌های روانی نامناسب و گاه اختلال‌های روانی مثل افسردگی، پرخاشگری، بیش‌فعالی و... را بروز داده و هیچگاه ارتباط مناسبی با نقش کم‌رنگ شده در زندگی‌اش برقرار نمی‌کند.»

کودک پس از پشت سرگذاشتن سال‌های اولیه کودکی وارد مرحله هویت‌یابی و استقلال از خانواده می‌شود. اگر او به دلیل نداشتن پدر یا مادر هویت شکل‌گرفته‌ای نداشته باشد هرگز قادر نخواهد بود استقلال پیدا کرده و پس از عبور از دوره نوجوانی وارد مرحله جوانی شود و در نتیجه تصمیم‌های بزرگ برای زندگی‌اش بگیرد.

حسینی می‌گوید: «تأثیرنبودن مادر و پدر با یکدیگر متفاوت است. در سنین خردسالی نبودن مادر مشکلات فراوانی را برای کودک فراهم می‌آورد به عبارت دیگر کودک کانون مهر و محبت خود را از دست می‌دهد. درحالی که از دست رفتن پدر در سال‌های نوجوانی و جوانی اهمیت بسیاری پیدا می‌کند.»

بدین‌ترتیب مرگ مادر یا ترک او باعث می‌شود کودک در بحرانی‌ترین دوران رشدی خود دچار مشکلات جبران ناپذیری شود.

دکتر فدایی درباره مشکلات نبودن مادر در دوران کودکی اول (پیش‌دبستانی) می‌گوید: «طی تجربه دیده شده است نبودن مادر حتی به طور موقت در دوران پیش از مدرسه، سبب بالا رفتن احتمال اختلال دختر به افسردگی می‌شود.»

همچنین حسینی می‌گوید: «پسران نیز در صورت نبودن مادر دچار مشکلات عاطفی و روانی شده و گاه به صورت فعالیت‌های بیش از حد و پرخاشگری در کودک بروز پیدا می‌کند.»

به‌هر حال کودک اگر به هر دلیلی تنها بماند می‌بایست یک منبع عاطفی و حمایتی مناسب جایگزین آن شود. کودک بدون یک مراقب یا مادر، هویت مناسبی نخواهد داشت و در نتیجه بعدها مشکلات استقلالی فراوانی پیدا خواهد کرد.

روانشناسان رشد معتقدند اگر کودک قبل از ۶ تا ۸ ماهگی مادر خود را از دست بدهد باید بلافاصله جایگزینی برای او تعیین شود تا کودک نبود مادر را حس نکند. روانشناسان معتقدند کودک در سن ۶ تا ۸ ماهگی به سن «نگهداری ذهنی» می‌رسد یعنی او در این سن متوجه می‌شود که مادرش کیست و حضور یا نبود وی را درک می‌کند. تا قبل از این سنین می‌بایست جایگزین برای وی تعیین شود تا کودک نبود مادر را احساس نکند.

چگونه از کودک در غیاب مادر مراقبت کنیم؟
مراقبت از کودکان در سنین پیش دبستانی و سنینی که آنها متوجه نبودن مادر خود در خانه می‌شوند کاری بس دشوار است. دکتر فدایی معتقد است: «اگر پدر و مادر در این سن فرزند، طلاق‌بگیرند باید بدون هرگونه خودخواهی و انتقام جویی سرپرستی فرزند را به والدی واگذار کنند که شایسته‌تر است ضمن آن‌که والد دیگر نیز حتماً باید ارتباط مثبت خود را با فرزند حفظ کند و وظایف خویش را انجام دهد.»

وی همچنین می‌افزاید: «در صورت وجود جانشین برای پدر یا مادر، تأثیرات سوء فقدان آنان به حداقل می‌رسد برای نمونه دایی یا پدربزرگ یا عمو می‌تواند نقش پدر را حتی‌الامکان بر عهده بگیرد و یا خاله، مادر بزرگ و عمه نیز می‌توانند نقش مادر را ایفا کنند.» اما این جایگزینی می‌بایست چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟ دکتر مرتضی امیدیان، استادیار رشته روانشناسی دانشگاه یزد در این باره می‌گوید: «بهتر است انتخاب جایگزین در سنین پائین شکل بگیرد. هرچه کودک بزرگ‌تر شده و نبود مادرش را بیشتر حس کند آسیب‌های روانی وی نیز بیشتر می‌شود. در نتیجه انتخاب یک جایگزین مناسب باعث می‌شود کودک احساس امنیت روانی بیشتری کرده و بتواند دوباره به حالت روانی قبلی خود بازگردد. این جایگزین می‌بایست نیازهای اولیه کودک را از قبیل نیازهای عاطفی- روانی و زیستی تأمین کرده تا وی احساس کمبود نداشته باشد.»

دکتر امیدیان همچنین معتقداست: «جنسیت جایگزین اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد و در صورت از دست رفتن مادر بهتر است جایگزین زن باشد و در صورت از دست رفتن پدر جایگزین مرد باشد. بنابراین در صورت فوت یا ترک مادر بهترین جایگزین برای وی یک جایگزین زن است لذا پدر به تنهایی نمی‌تواند تمامی نیازهای کودک از جمله نیازهای عاطفی وی را تأمین کند.»

همچنین دکتر امیدیان درباره شیوه رفتار با این کودکان می‌گوید: «در صورتی‌که کودک در اثر فوت مادرش را از دست داده باشد نمی‌شود برای او مرگ مادرش را توضیح داد زیرا در سنین پیش دبستانی مفهوم مرگ برای کودک چندان شکل نگرفته و در نتیجه دائماً منتظر مادرش است.

بنابراین اگر سعی کنیم فضایی شاد برای کودک فراهم کرده در یک شرایط دوستانه با او بازی و احساس امنیت او را تقویت کرده و از نظر نیازهای جسمانی او را تأمین کنیم، ممکن است به مرور موضوع مرگ یا ترک مادرش برای وی حل شود. اما اگر پدر یا مراقب جانشین مادرش دچار افسردگی و غمگینی باشد و این احساس منفی خود را به کودک انتقال دهد در این صورت کودک دائماً به گذشته رجوع کرده و خاطرات بودن با مادرش دائماً برای وی تداعی شده و باعث می‌شود کودک از این مرحله غمبار عبور نکند.»

دکتر امیدیان همچنین مخالف تعدد مراقبین برای کودک بوده و می‌گوید: «تعدد مراقبین کودک را دچار مشکل می‌کند و مانع از روابط صمیمانه وی با دیگران می‌شود. به‌علاوه اگر برای این دسته از کودکان از روش‌های قصه‌درمانی و نقاشی درمانی استفاده شود، اثر بخش‌تر خواهد بود.»

متأسفانه عده‌ای از کودکان به‌دلیل نبودن هر دو والد به ناچار به مؤسسات سپرده می‌شوند. دکتر فدایی در این باره نیز می‌گوید: «اگر مراقبان کودک در این مؤسسات نقش جایگزین پدر یا مادر را ایفا نکنند، کودک به علت محرومیت از دلبستگی، به تدریج ازتلاش برای برقراری رابطه عاطفی دست می‌کشد و ممکن است به ظاهر بی عاطفه و دوری‌گزین به نظر برسد. از این رو مراقبان کودک در این مؤسسات نقش مهمی برعهده دارند و باید امکان برقراری رابطه عاطفی عمیق و درازمدت بین کودکان و مربیان موجود باشد و به علاوه این مربیان به سرعت تعویض نشوند و در عین حال مراقبت دقیق بر کارآنها وجود داشته باشد.»

سرانجام آن‌که، آموزگاران و دبیران تا حدود زیادی می‌توانند جایگزین پدر و مادر شوند و با رفتار پر مهر و احترام به کودکان و نوجوانان و توجه به نیازهای آنان، جای خالی پدر یا مادر را پر کنند.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

مشاوره ویدیویی

    • اخبار داغ
    • جدیدترین
    • پربیننده ترین
    • گوناگون
    • مطالب مرتبط

    برای ارسال نظر کلیک کنید

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.