تبیان: یکی از دغدغههای والدینی که فرزندشان در سن نوجوانی است، نوع لباس پوشیدن و نحوه آرایش موهای اوست؛ آنها همیشه نگرانند و نمیدانند چطور میتوانند کودک را در این زمینه راهنمایی کنند.
نکته: لباس پوشیدن نوجوانان که گاه مغایر با فرهنگ جامعه است نشاندهنده خود کمبینی است، که ثابت میکند آنها اعتماد به نفس لازم را در محیط خانواده به دست نیاوردهاند.
البته به هیچ عنوان نباید تصور کرد همیشه نوجوانان لباسهای عجیب و غریب را ترجیح میدهند؛ گاهی آنها لباسهایی را انتخاب میکنند که فقط کمی با آنچه والدینشان میپوشند تفاوت دارد ولی در شرایطی هم ممکن است نحوه لباس پوشیدنشان بسیار خاص و متفاوت باشد. اینجاست که اختلاف سلیقهها شروع میشود و حتی ممکن است ارتباط میان والدین و نوجوان نیز به سردی گرایش پیدا کند و آنها از هم دور شوند. متاسفانه در اغلب موارد هم بحثها و درگیریها نتیجه رضایتبخش و مطلوبی ندارد.
همچنین علاوه بر اینکه نوجوانان بایدها و نبایدهای شما را بدون استدلال نمیپذیرند، نباید فراموش کنید در این دوره تاثیر گروه همسالان بسیار بیشتر از خانواده میشود. بنابراین خیلی جای تعجب ندارد اگر ببینیم نوجوانی فقط به دلیل این که بقیه دوستانش لباس خاصی میپوشند یا از آن تعریف میکنند، به این نوع لباس روی آورده و گرایش پیدا میکند.
حال این سوال پیش میآید که با توجه به این موارد، چه طور میتوانیم نوجوان را متقاعد کنیم قوانین خانوادگی را بپذیرد و مطابق آن عمل کند؟ شاید بسیاری از والدین این کار را بسیار سخت و حتی غیرممکن بدانند ولی بدون شک برای این مرحله هم راهحلی وجود دارد.
زمانی میتوانیم امیدوار باشیم که مشکلات ما به حداقل میرسد که بتوانیم یک خانواده منسجم داشته باشیم؛ به این معنی که والدین در تربیت بچهها همگام و همسو با هم عمل کنند. در چنین خانوادهای والدین باید نظرات خود را با دلیل و منطق بیان کنند و به دیدگاه و نظر فرزندانشان هم در حد معقول احترام بگذارند. با این روش میتوان اطمینان داشت که به نتیجه قابل قبولی میرسیم.
گاهی ممکن است آنچه در خانواده مطرح میشود با چیزی که در محیط بیرون از خانه و جامعه وجود دارد، یکسان نباشد؛ در چنین شرایطی بچهها دچار تضاد و تعارض میشوند. متاسفانه این تضادها مانع از درونی شدن بسیاری از الگوهای خانوادگی میشود و بخصوص چون نوجوانان آمادگی زیادی برای همانندسازی دارند ممکن است بخواهند از هر نظر مانند فرد دیگری که به او گرایش دارند، عمل کنند. این شرایط نقطه آغاز مشکلات والدین با فرزند نوجوانشان بوده و سبب پیدایش درگیریهایی در خانواده میشود. پس دقت کنیم اگر اوضاع و رفتار خود و فرزندمان را درست مدیریت نکنیم، فرزند نوجوانمان رابطه مطلوبی با ما پیدا نخواهد کرد و چون الگوی مناسبی در خانواده نمیبیند، کاملاً طبیعی است که به دنبال کسب هویت مستقل، از فرد یا افراد دیگری الگوبرداری کند.
پوشش افراد همیشه با توجه به ارزشهای حاکم بر فرهنگ جامعه تعیین میشود؛ پس همه ما باید بیاموزیم که نمیتوانیم به شیوهای متفاوت نسبت به جامعه و هنجارهای آن عمل کنیم. همچنین خوب است به این نکته هم دقت داشته باشیم که استفاده از پوشش مناسب نه تنها موجب ایجاد حس آرامش برای خود فرد میشود، بلکه میتواند این حس را به دیگران هم منتقل کند.
گاهی نوجوانان پوششهایی را انتخاب میکنند که به هیچ وجه مربوط و مناسب با فرهنگ خودشان نیست و به نوعی وابسته به فرهنگ بیگانه است. این مساله کاملا نشاندهنده ازخودبیگانگی و خودکمبینی بوده و مشخص میکند نوجوان اعتماد به نفس لازم و کافی را در محیط خانواده به دست نیاورده است و حالا میخواهد از طریق پوششهای مختلف و متفاوت این کمبود را جبران کند. به یقین والدین با در نظر گرفتن مجموعه این شرایط، میتوانند محیطی آرام و امن برای فرزندانشان فراهم کنند که در چنین محیطی، فرزندان تا حد زیادی به نگرش و فرهنگ خانواده نیز احترام میگذارند.