کودک و طلاق والدین، پسر آسیبپذیرتره یا دختر؟
در حوزه ارتباط اجتماعی، مشکلات شخصی و مسائل روانی، هم در مراحل ابتدایی و هم در درازمدت. دختران به خصوص قبل از نوجوانی تطابق بهتری با مسئله طلاق برقرار می کنند.
در حوزه ارتباط اجتماعی، مشکلات شخصی و مسائل روانی، هم در مراحل ابتدایی و هم در درازمدت. دختران به خصوص قبل از نوجوانی تطابق بهتری با مسئله طلاق برقرار می کنند. والدین باید به فرزندانشان بگویند: ما قصد داریم طلاق بگیریم و از هم جدا شویم.
این به آن معناست که ما نمی خواهیم با یکدیگر زندگی کنیم. اما همیشه والدین تو هستیم، هر دوی ما تو را دوست داریم. تو مجبور نیستی بین ما یکی را انتخاب کنی. تو عامل و باعث طلاق ما نیستی و نمیتوانی هم از آن جلوگیری کنی. بعداً هر زمان که خواستی می توانیم مجدد راجع به آن صحبت کنیم، راجع به احساسات تو، تغییراتی که رخ داده و…
تو همچنین میتوانی آن را به دوستانت بگویی یا به هر کس دیگری که فکر می کنی گفتن آن به تو آرامش میدهد. هیچ کودکی دوست ندارد در مقام قضاوت قرار گیرد. در نیتجه نباید از بچه ها نظر خواست و از آن ها پرسید: فکر می کنی تقصیر کیه؟ من بیشتر تقصیر دارم یا پدرت؟ بچه های کوچک تر و ناتوان تر از آن هستند که قدرت انتخاب را به آن ها واگذار کنیم. این کار بار سنگینی از تصمیم گیری و مسئولیت را به دوش آن ها تحمیل می کند. والدین نباید از کودک بپرسند: من نمیدانم تو خودت انتخاب کن با من میخواهی زندگی کنی یا با پدرت؟
هنگام طلاق باید احساس مسئولیت بچه ها را از آن ها گرفت. نباید آن ها این حس را داشته باشند که باید کاری بکنند،باید نجات دهنده باشند و باید یکی را انتخاب کنند. باید والدین به آن ها بگویند که این موضوعی است بین من و پدرت، بین من و مادرت و به تو ارتباطی ندارد. ما خودمان آن را حل خواهیم کرد. لازم است کودکان جزئیات شرایط زندگی روزمرۀ بعدی خود را بدانند و اطلاعات لازم به آن ها داده شود: فعلاً ما چند ماه در منزل مادر بزرگ زندگی می کنیم و تو به مدرسه قبلی خودت می روی و….
کودک باید بداند که هر کجا زندگی کند و با هر کسی زندگی کند ارتباطش با طرف دیگر قطع نخواهد شد و با هر دو نفر ارتباط خواهد داشت. ممکن است همسرمان برای ما همسر مهربان و خوبی نبوده ولی این دلیل نمی شود که پدر یا مادر خوبی نباشد. صحبت کردن راجع به خاطرات منفی و بدی که از او و خانوادهاش داریم، کمکی به فرزندمان نخواهد کرد. صحبت ما راجع به والدین دیگر ممکن است حاوی اطلاعات باشد ولی نباید احساسی، قضاوت گونه و دلالت بر بد بودن او باشد: روز پنجشنبه تو را نزد پدرت می برم. جمعه ساعت ۷ شب می آیم دنبالت. فکر نکنم تو بیشتر از این بتوانی آنجا بمانی چون ظاهراً پدرت عازم سفر است.
خلاصه کلام در زندگی روزمره کودکان، زمان های بسیاری است که آن ها تحت تأثیر سوء استرس های مختلف هستند، آنچه مهم است سیستم حمایتی پیرامون آن هاست. بچه ها در زمان بحران باید بتوانند از بزرگترها حمایت دریافت کنند. در زمان طلاق نیز حمایت خود را از آنان دریغ نکنیم و آن ها را چون وسیله ای برای رسیدن به اهدافمان استفاده نکنیم.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼