چگونه کودک را به درس علاقه مند کنیم؟

هر پدر و مادری برای فرزند خود زمان مشخصی را صرف میکنند و کسی در آن شریک نیست مدت این زمان هم در دست خود پدر و مادر است. این زمان به هیچ وجه جنبه آموزشی و تربیتی ندارد، اما در نهایت دستاوردهای بسیار سودمندی حاصل میشود که غیرمستقیم و درازمدت است مثل اعتماد فرزند به والدین، ارتباط خوب، احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس.
هفته نامه چهاردیواری: امروزه والدین حساسیت زیادی به درس خواندن و پیشرفت تحصیلی فرزندانشان نشان میدهند. بسیاری از خانوادههایی که فرزندان با هوش و درسخوان دارند سعی میکنند از تهیه هیچ نوع امکاناتی دریغ نکنند خانوادههایی که فرزندانشان به هر دلیل اهل درس و مدرسه نیستند برای جبران کمبودهای انگیزشی، پول خرج کردن برای معلم خصوصی و آموزشگاه و انواع و اقسام کتابها را سادهترین راه میپندارند. هم والدین گروه اول و هم والدین گروه دوم بیشترین فشار را روی فرزندان متمرکز ساخته و به اقداماتی یک طرفه روی میآورند.در کنار این مسائل چگونگی وادار کردن کودکان به درس خواندن و تشویق آنها به انجام به موقع تکالیف درسی از جمله معضلاتی است که خانوادهها را در فصل مدارس با مشکل روبهرو میسازد.
چرا بیتوجهی
بعضی از کودکان به این دلیل که بیشتر ذهنشان مشغول برنامههای تلویزیونی یا بازیهای ویدیویی است بخوبی از عهده انجام تکالیف درسی خود برنمیآیند بعضی دیگر به جای درس توجه زیادی به ورزش از خود نشان میدهند و برخی دیگر وقتی در انجام تکالیف با مشکل مواجه میشوند ترجیح میدهند سراغ بازی بروند. اگر والدین فعالیتهای غیر درسی و زمان بازی آنها را به طور معقولی کاهش دهند و با معلم در مورد سطح درسی فرزندشان و ارزیابی فعالیتهای درسی آنها مشورت کنند اکثر این کودکان پیشرفت خواهند کرد.
خوشحال کردن معلم و تحسین همکلاسیها و لذت آموختن مطالب جدید انگیزهای است برای گرفتن نمره خوب و شاگرد خوب بودن. اگر کودک دریابد که توانایی آموختن راهی برای رسیدن به شغل مورد علاقهاش در آینده خواهد بود و اگر بخواهد به هدفها و آرزوهایش برسد باید درس بخواند. انگیزهاش برای انجام تکالیف درسی بیشتر میشود. وقتی والدین برای انجام تکالیف درسی فرزند خود را بیش از اندازه تحت فشار قرار میدهند آنها برای مقابله با این فشار درس نمیخوانند کودک فشار والدین را تهدیدی برای استقلال خود میبیند بنابراین هر چه فشار و تهدید بیشتر باشد نتیجه عکس خواهد داد.
برخی از کودکان عادتهای بدی برای انجام تکالیف دارند زیرا فکر و ذهن آنان به برنامههای تلویزیونی و بازیهای رایانهای معطوف میشود بنابراین اگر والدین بیش از حد نسبت به رفتار کودک واکنش نشان میدهند و برای عملکرد بهتر فشار بیشتری به او وارد میکنند عملا جنگ قدرت را با او آغاز میکنند و اینجاست که بازی جدیدی تحت عنوان فراموشی و غفلت از سوی کودک آغاز میشود و کودک با احساس فشار والدین آن را به عنوان تهدیدی بر استقلال خود میپندارد.
فشار بیشتر مقاومت بیشتری در پی خواهد داشت از این رو کسب نمرات پایین بهترین حربه کودک برای اثبات استقلال خود در مقابل والدین خواهد بود و این که او کاری را که به اجبار باشد انجام نخواهد داد. اگر مداخلههای والدین در این خصوص همچنان ادامه یابد کودک به دانشآموزی تنبل و کمکار در مدرسه مبدل خواهد شد.
تفریح در کنار درس
اکثر کودکان به انگیزههای مثبت بهتر پاسخ میدهند. بردن کودک به رستوران مورد علاقهاش، شهربازی، کلوپ بازیهای رایانهای، مسابقات ورزشی یا سینما برخی از عوامل ایجاد انگیزههای مثبت در او هستند. گاهی دریافت پولی در ازای مطالعه و تلاش بیشتر برای کودک بسیار خوشایند بوده و باعث دلگرمی او میشود.
این پاداش نیز براساس گزارش هفتگی معلم به او داده میشود. به طوری که کسب نمرات خوب متوسط و ضعیف هر کدام پاداش متفاوتی خواهند داشت. آنچه کودک با این پول برای خود میخرد به خودش مربوط است. پاداش دادن به تلاش کودک نشانگر میزان اثرگذاری افکار و طرز برخورد والدین است.
بسیاری از والدین متاسفانه در شروع سال تحصیلی بویژه در مقاطع دبیرستان مشکل مثل سال امتحان نهایی یا کنکور، فرزندشان را از تمام آنچه که از آن لذت میبرد محروم میکنند. در این صورت تمام شوق و انرژی او افت میکند و دانشآموز تمایلی برای انجام کارها و وظایف روزمره نخواهد داشت. در دوران تحصیل حتی در سال کنکور مهم آن نیست که تفریح و بازی نکنیم مهم آن است که درسمان را بخوانیم و از تمایلات و تفریحات خود برای درس خواندن کمک بگیریم.
این که چرا والدین در برابر مسائل فرزندشان موفق نیستند ممکن است به این علت باشد که خودشان هم باور درستی نسبت به موضوعات اساسی زندگی ندارند و باید به باورهای درست دست یابند. ممکن است باورهایشان درست باشد، اما روش آموزش و اجرای آن را ندانند در این زمان باید مهارت را بیاموزند. ممکن است باور و روش کارشان درست باشد، اما در فرزندشان نتیجه ندهد. در این زمان باید به عوامل بسیار زیادی که روی عملکرد فرزندشان موثر است، توجه و آنها را پیگیری و حل کنند.
زمانی برای فرزندان
هر پدر و مادری برای فرزند خود زمان مشخصی را صرف میکنند و کسی در آن شریک نیست مدت این زمان هم در دست خود پدر و مادر است. این زمان به هیچ وجه جنبه آموزشی و تربیتی ندارد، اما در نهایت دستاوردهای بسیار سودمندی حاصل میشود که غیرمستقیم و درازمدت است مثل اعتماد فرزند به والدین، ارتباط خوب، احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس.
بنابراین روابط والدین بااجرای این زمان خاص با فرزندانشان بهتر میشود. این زمان معمولا توسط مادران به صورت روزمره و در مدت زمان کمتری مثل نیم ساعت یا یک ساعت از سوی پدران به طور هفتگی ولی در مدت بیشتری صرف میشود.
زمانی والدین وقت زیادی صرف کسب درآمد و برآوردن خواستههای مادی فرزندشان میکنند آنها آنقدر خسته میشوند که نمیتوانند زمان خاص برای فرزندشان بگذارند. نسل جوان امروز لباس و دفتر و مداد بیشتر و بهتری نسبت به نسلهای گذشته خود دارد، اما پدر و مادرش را کمتر در کنار خود میبیند و باید بدانیم که وجود ما برای فرزندان چه ضرورت غیرقابل انکاری دارد.