علاقه کودک به مادر، حتما بخوانید
نگران این وابستگی نباشید. معمولا اغلب کودکان در این سن به ارتباط با دیگر اعضای خانواده گرایش پیدا میکنند. متاسفانه اغلب پدر و مادرها به خاطر کارهای روزمره و شغلشان دیگر حوصله ندارند وقت بگذارند با بچه در طول روز بازی کنند یا سر و کله بزنند.
سوال مخاطب نینیبان: سلام دختره دو و نیم سالهام هیچ وابستگی و علاقهای به من ندارد بر عکس من با خانواده پدرش مخصوصا عمهاش شدیدا علاقهمند است بهطوری که وقتی پیش آنهاست به هیچوجه از من یادی نمیکند یا اگر من او را بغل یا ببوسم خیلی رفتار خشن همراه با جیغ و داد از خود نشان میدهد. درحالی که من همیشه با مهربانی با او رفتار کردم.
پاسخ دکتر پریناز بنیسی، روانشناس تربیتی و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد:
نگران این وابستگی نباشید. معمولا اغلب کودکان در این سن به ارتباط با دیگر اعضای خانواده گرایش پیدا میکنند. متاسفانه اغلب پدر و مادرها به خاطر کارهای روزمره و شغلشان دیگر حوصله ندارند وقت بگذارند با بچه در طول روز بازی کنند یا سر و کله بزنند. از طرف دیگر بیشتر بچهها تکفرزند هستنند و مجبورند در خانه پای تلویزیون و دیدن کارتون باشند یا اینکه به تنهایی با اسباببازیهایشان بازی کنند. اغلب این کودکان تنها گوشهای از اتاق مینشینند و خودشان با خودشان بازی میکنند. درحالی که شاید خاله، عمه یا دیگر اعضای خانواده وقت بیشتری را با آنها بگذرانند و حین بازی با آنها حوصله بیشتری به خرج بدهند درنتیجه کودک تمایل دارد بیشتر با آنها در ارتباط باشد. معمولا مادرانی که به این قضیه واکنش نشان میدهند، از این مساله نگرانند که مبادا رابطه عاطفی بین مادر و فرزند کمرنگ شود یا مادر دیگر برای کودک دیگر اهمیتی نداشته و او این اعضا را بیشتر از مادر دوست داشته باشد. در حالی که نباید نگران این وابستگی بود و باید سعی کرد رابطه بین خود و کودک را تقویت کنید. والدینی که سعی میکنند با دعوا کردن کودک یا تحریک احساسات او بخواهند که تمام توجه کودک فقط برای مادر باشد کار اشتباهی را انجام می دهند. در این شرایط باید در مرحله اول سعی کنید جایگاه اعضای فامیل را برای کودک مشخص و نقش آنها را تعریف کنید. در مرحله بعد، کمی درباره سبکهای تربیتی خودتان تجدیدنظر و پل عاطفی که بینتان وجود دارد را بیشتر از پیش قویتر کنید. هر چه اعتماد و فضای امن بین والدین و کودک بیشتر باشد، شدت این وابستگی کمتر خواهد شد و به علاوه تربیت بچهها، بهتر شکل خواهد گرفت. وقتی بچه از دیگران تبعیت میکند، دچار چندتربیتی و تضاد فرهنگی میشود و درنتیجه به خوبی رشد و تربیت پیدا نمیکند. والدین باید بدانند برای داشتن تربیت صحیح و خانواده موفق، توجه به نیازهای تربیتی، ویژگیها و صفات شخصیتی کودک میتواند نقش اساسی داشته باشد. متاسفانه گاهی دیده میشود به خصوص مادر برای کمرنگ کردن این وابستگی، در قالب درد و دل کردن البته به واسطه تخریب خانواده و طرف مقابل میخواهد کودک با آنها ارتباط نگیرد، درحالی که این رفتار اثر منفی دارد. اگر رابطه پدر یا مادر مثلا با مادر شوهر یا عمه و خاله خوب نباشد و والدین صرفا به این دلیل که مبادا این وابستگی باعث بیتوجهی کودک به آنها میشود، مانع شگلگیری این رابطهاند، هم رابطهها تیره خواهد شد و هم اگر کودک در سنین پایین مثلا 5-4 سالگی باشد، دچار سردرگمی و عدم درک شرایط میشود. تنها راهکار توجه و صرف زمان بیشتر و تقویت رابطه با کودک است. رابطه خود و فرزندتان را زیر ذرهبین قرار بدهید و ببینید کدام روش تربیتیتان باعث شده که کودک بیشترین وقت خود را با این افراد بگذارند. زمان بیشتری را با فرزندتان بگذرانید با او نقاشی بکشید، بازی کنید، داستان بخوانید، به پارک بروید و.... این زمانها، بهترین فرصتی است که با توجه به سن کودک میتوانید در خصوص جایگاه افراد با او صحبت و کودک را متقاعد کنید که جایگاه این افراد کجاست. هر چه صحبتها در این زمینه بیشتر باشد و رابطه عاطفی صمیمیتر، این گرایش کمتر خواهد شد.
پاسخ دکتر پریناز بنیسی، روانشناس تربیتی و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد:
نگران این وابستگی نباشید. معمولا اغلب کودکان در این سن به ارتباط با دیگر اعضای خانواده گرایش پیدا میکنند. متاسفانه اغلب پدر و مادرها به خاطر کارهای روزمره و شغلشان دیگر حوصله ندارند وقت بگذارند با بچه در طول روز بازی کنند یا سر و کله بزنند. از طرف دیگر بیشتر بچهها تکفرزند هستنند و مجبورند در خانه پای تلویزیون و دیدن کارتون باشند یا اینکه به تنهایی با اسباببازیهایشان بازی کنند. اغلب این کودکان تنها گوشهای از اتاق مینشینند و خودشان با خودشان بازی میکنند. درحالی که شاید خاله، عمه یا دیگر اعضای خانواده وقت بیشتری را با آنها بگذرانند و حین بازی با آنها حوصله بیشتری به خرج بدهند درنتیجه کودک تمایل دارد بیشتر با آنها در ارتباط باشد. معمولا مادرانی که به این قضیه واکنش نشان میدهند، از این مساله نگرانند که مبادا رابطه عاطفی بین مادر و فرزند کمرنگ شود یا مادر دیگر برای کودک دیگر اهمیتی نداشته و او این اعضا را بیشتر از مادر دوست داشته باشد. در حالی که نباید نگران این وابستگی بود و باید سعی کرد رابطه بین خود و کودک را تقویت کنید. والدینی که سعی میکنند با دعوا کردن کودک یا تحریک احساسات او بخواهند که تمام توجه کودک فقط برای مادر باشد کار اشتباهی را انجام می دهند. در این شرایط باید در مرحله اول سعی کنید جایگاه اعضای فامیل را برای کودک مشخص و نقش آنها را تعریف کنید. در مرحله بعد، کمی درباره سبکهای تربیتی خودتان تجدیدنظر و پل عاطفی که بینتان وجود دارد را بیشتر از پیش قویتر کنید. هر چه اعتماد و فضای امن بین والدین و کودک بیشتر باشد، شدت این وابستگی کمتر خواهد شد و به علاوه تربیت بچهها، بهتر شکل خواهد گرفت. وقتی بچه از دیگران تبعیت میکند، دچار چندتربیتی و تضاد فرهنگی میشود و درنتیجه به خوبی رشد و تربیت پیدا نمیکند. والدین باید بدانند برای داشتن تربیت صحیح و خانواده موفق، توجه به نیازهای تربیتی، ویژگیها و صفات شخصیتی کودک میتواند نقش اساسی داشته باشد. متاسفانه گاهی دیده میشود به خصوص مادر برای کمرنگ کردن این وابستگی، در قالب درد و دل کردن البته به واسطه تخریب خانواده و طرف مقابل میخواهد کودک با آنها ارتباط نگیرد، درحالی که این رفتار اثر منفی دارد. اگر رابطه پدر یا مادر مثلا با مادر شوهر یا عمه و خاله خوب نباشد و والدین صرفا به این دلیل که مبادا این وابستگی باعث بیتوجهی کودک به آنها میشود، مانع شگلگیری این رابطهاند، هم رابطهها تیره خواهد شد و هم اگر کودک در سنین پایین مثلا 5-4 سالگی باشد، دچار سردرگمی و عدم درک شرایط میشود. تنها راهکار توجه و صرف زمان بیشتر و تقویت رابطه با کودک است. رابطه خود و فرزندتان را زیر ذرهبین قرار بدهید و ببینید کدام روش تربیتیتان باعث شده که کودک بیشترین وقت خود را با این افراد بگذارند. زمان بیشتری را با فرزندتان بگذرانید با او نقاشی بکشید، بازی کنید، داستان بخوانید، به پارک بروید و.... این زمانها، بهترین فرصتی است که با توجه به سن کودک میتوانید در خصوص جایگاه افراد با او صحبت و کودک را متقاعد کنید که جایگاه این افراد کجاست. هر چه صحبتها در این زمینه بیشتر باشد و رابطه عاطفی صمیمیتر، این گرایش کمتر خواهد شد.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼