هوش هیجانی کودکان، ویژگی ها و روش های افزایش آن
هوش یکی از ویژگی های بشری است که انواع مختلفی دارد. یکی از انواع هوش که شاید به گوش شما هم خورده باشد، هوش هیجانی می باشد.
هوش یکی از ویژگی های بشری است که انواع مختلفی دارد. یکی از انواع هوش که شاید به گوش شما هم خورده باشد، هوش هیجانی می باشد. هوش هیجانی کودک یکی از مهم ترین بخش های وجودی او را در بر می گیرد یعنی هیجانات را. زندگی با هیجانات به غنای آن می افزاید و باعث می شود روابط بهتری داشته باشیم. هوش هیجانی خود دارای مولفه های مختلفی می باشد که در صورت توجه والدین به آن ها در کودک پرورش می یابد. والدین با تغذیه هوش هیجانی کودکان خود آن ها را برای ایجاد روابط موثر و موفق آماده می کنند.
هوش هیجانی
هوش هیجانی یعنی توانایی پایش و در نظر گرفتن احساسات خود و دیگران. یعنی فرد می تواند بر احساساتی که تجربه می کند نظارت کرده و آن ها را شناسایی کند. می تواند بین احساسات مختلفش تمایز قائل شود و به درستی آن ها را بنامد. هوش هیجانی به فرد کمک می کند تا از اطلاعات هیجانی اش استفاده کرده و با استفاده از آن ها بیندیشد یا رفتار کند.
در واقع هوش هیجانی داراری 4 مولفه می باشد:
- ادراک و شناسایی هیجانات
- استفاده به جا و درست از هیجانات
- درک کردن هیجانات در خود و دیگری
- مدیریت و تنظیم هیجانات
ضرورت پرورش هوش هیجانی
هوش هیجانی کودک از همان بدو تولد شروع به رشد می کند و ممکن است کودکان مختلف با ظرفیت های مختلف برای آن به دنیا بیایند. ولی در هرحال هوش هیجانی قابل پرورش است و والدین با تسهیل شرایط می توانند در این بین نقش به سزایی ایفا کنند.
هوش هیجانی باعث می شود فرد بتواند ارتباطات بیشتری برقرار کند و از آن جایی که انسان ها موجوداتی اجتماعی هستند، نقص در ارتباطات انسانی زمینه ساز مشکلات بیشتری می شود. اگر یک انسان بتواند احساساتی که تجربه می کند را بشناسد، آن ها را به شکل صحیح بروز دهد، با دیگران همدلی کرده و احساسات دیگران را هم به رسمیت بشناسد و بتواند در مواقع لزوم احساساتش را تنظیم کند، می تواند روابط عاطفی پر معنی و سازنده ای برقرار نماید.
تعارضات در روابط انسانی از مسائل اجتناب ناپذیر می باشد. هر فردی در طول زندگی و روابطش با تعارضات و اختلاف عقیده مواجه می شود. هوش هیجانی به فرد کمک می کند که بتواند این تعارضات را حل کرده و با احساسات و هیجاناتش در طی این جریان به خوبی مواجه شود.
از طرف دیگر فردی که بتواند هیجانات خود را کنترل کند، علی الخصوص هیجانات منفی، سلامت جسمانی اش حفظ می شود و فشارهای جسمانی اش کاهش پیدا می کند. گذشته از سلامت جسمانی، مدیریت هیجانات به سلامت روان بسیار کمک کننده است. در واقع سطح بالای هوش هیجانی، کیفیت زندگی را مستقیما تحت تاثیر قرار می دهد. اگر می خواهید کودکی سالم با آینده موفق پرورش دهید، حتما به هوش هیجانی وی توجه کنید.
ویژگی های کودکی که هوش هیجانی بالا دارد
کودکی که هوش هیجانی بالایی دارد به طور کلی به خوبی از پس روابطش بر می آید. دوستان متعددی دارد و در روابطش تعارضات در حداقل می باشد. آن ها از تنش ها و درگیری های بیخود به دور هستند و انرژی روانی شان را صرف این مسائل نمی کنند.
بالا بودن هوش هیجانی کودک باعث می شود متوجه احساسات دیگران باشند و بتوانند آن ها را درک کند. بنابراین می تواند دوست خوبی برای هم سالانش باشد. معمولا شخصیت محبوب و دوست داشتنی ای می شود.
هوش هیجانی کودک این اجازه را می دهد تا به خوبی صحبت های دیگران را بشنوند، نقطه نظرات آن ها را درک کنند، در صورت انتقاد رنجش عظیم نشان ندهند و می توانند در مواقع بحرانی خود را مدیریت کرده و کنترل اوضاع را به دست بگیرند. چنین افرادی مسئولیت کارهای خود را می پذیرند و دیگران را سرزنش و متهم نمی کنند.
به طور کلی داشتن هوش هیجانی بالا به فرد کمک می کند به موقع احساسات خود را نشان داده، از عصبانیت یا غمگینی خود و دیگران هول نشده، اضطراب را کنترل کرده و فشار احساسات و هیجانات را به شکل دائمی تحمل نکنند. آزمون های هوش برای اندازه گیری هوش هیجانی نیز استفاده می شوند.
روش های پرورش هوش هیجانی کودک
اگر می خواهید به کودکتان کمک کنید که هوش هیجانی بالایی داشته باشد، راهکار های زیر کمک کننده می باشند:
همدلی کنید:
همدلی کردن با احساسات یعنی که کودک را به خاطر عصبانی بودن، غمگین شدن، مضطرب بودن یا هر احساس دیگری سرزنش نکنید. بلکه به او بگویید که درک می کنید چه احساسی دارد. مثلا به این عبارت توجه کنید: عزیزم من می دونم تو از اینکه خواهرت اسباب بازیتو شکسته عصبانی هستی.
همدلی کردن به این معنا نیست که تمامی رفتار های کودک قابل پذیرش هستند. همدلی فقط یعنی اینکه کودک حق دارد هر احساسی داشته باشد. این کار باعث می شود که کودک یاد بگیرد هر احساسی اسمی دارد، همدلی کردن با دیگران چگونه است و در نهایت اینکه آرام می شوند.
مهارت حل مسئله را به کودکتان آموزش دهید:
مهارت حل مسئله به کودک یاد می دهد به جای اینکه موقع عصبانیت هم بازی اش را کتک بزند، به کودک مقابل بگوید از که از دستش عصبانی است. یا در مواقع بحرانی بتواند اضطرابش را کنترل کند و به راه حل های مختلف بیندیشد.
در بازی با کودک هیجاناتش را نشانش دهید: از آن جایی که توانایی های کلامی کودکان محدود است، در نمایش های عروسکی یا بازی های دیگر موقعیت های مختلفی که برانگیزاننده احساسات هستند را می توانید نمایش دهید و از طریق آن احساسات را به کودک نشان دهید و راه حل هایی که پیش پای کودک می باشد را به او یادآوری کنید و از او بخواهید تصمیم بگیرد.
اجازه دهید کودکتان هیجاناتش را نشان دهد:
محدود کردن کودک باعث می شود که وی همه هیجاناتش را سرکوب کند، سرکوب کردن پیامدهای خود را خواهد داشت.
الگوی خوبی باشید:
والدی که خود می تواند هیجاناتش را ابراز کند، آن ها را بنامد و در مورد آن ها با دیگران صحبت کند الگوی خوبی برای کودکش می شود.
منبع:
هنر زندگی
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼