این زنان زیبای هالیوودی اعتراف کرده اند که کمبود اعتماد به نفس دارند!
همه ی ما ناامنی های روانی ای داریم، از آدم های معمولی گرفته تا افراد مشهور. احساس به اندازه ی کافی خوب نبودن می تواند شما را نسبت به امور روزانه مضطرب کند، مانند اهداف تان و رابطه تان با دیگران.
همه ی ما ناامنی های روانی ای داریم، از آدم های معمولی گرفته تا افراد مشهور. احساس به اندازه ی کافی خوب نبودن می تواند شما را نسبت به امور روزانه مضطرب کند، مانند اهداف تان و رابطه تان با دیگران. بسیاری بر این عقیده اند که ناامنی های روانی ما بخشی از زندگی روزمره ی ما هستند، اما مهم این است که چطور بر آن ها غلبه کنیم. ما باید افکار منفی خود را به چالش بکشیم، نقص های خود را بپذیریم و به نیمه ی پر لیوان فکر کنیم تا بتوانیم به کمبود اعتماد به نفس خود غلبه یابیم.
نائومی کمبل
نائومی کمبل در کودکی و نوجوانی هرگز نسبت به پوستش احساس اعتماد به نفس نمی کرد. او اغلب مورد تمسخر قرار می گرفت، دیگران لقب های احقمانه ای به او می دادند و او احساس ناکافی بودن می کرد. حتی سوپر مدلی مانند کمبل که حالا با اندام زیبایش شناخته می شود هم به خاطر ناامنی های روانی اش احساس می کرد باید بدن خود را پنهان کند.
کمبل گفته مدت زیادی طول کشید که او بدن خودش را بپذیرد و این امر با بالا رفتن سنش رخ داد. به عقیده ی او بسیار مهم است که به بدن خود بی توجه نباشیم و ورزش کردن کلید برخورداری از روحیه ی مناسب است.
اِما رابرتز
اِما رابرتز می گوید درباره ی ۲ چیز اعتماد به نفس پایینی دارد؛ یکی پوست رنگ پریده اش و دیگری قدش. او از گذشته به خاطر رنگ پوستش مورد تمسخر قرار داشته است. اما اعتماد به نفس پایینش نسبت به قدش منشأ درونی دارد چون همیشه احساس کرده که خیلی کوتاه است.
به عقیده ی او، باید به جای اینکه گوش کنیم و ببینیم که دیگران چه می گویند، نظر خودمان را داشته باشید و هر چه سن مان بالاتر می رود، بیشتر این توانایی را پیدا می کنیم، اما نباید فراموش کنیم که بازگردادن اعتماد به نفسی که در کودکی داشتیم تا چه حد مهم است.
کیم کارداشیان
بسیاری از ما سعی می کنیم ناامنی های روانی مان را پشت آرایش یا لباس پنهان کنیم، اما باز هم در اعماق وجودمان نسبت به خودمان احساس تردید می کنیم. کیم کارداشیان هم همینطور. او در دوره ای بزرگ شد که قد بلند و لاغر بودن زیبایی محسوب می شد، به همین دلیل از انحناهای بدنی مشهورش راضی نبود. به علاوه، معلوم شد او به بیماری های خودایمنی هم دچار است، امری که او را گرفتار افسردگی کرد.
پدر کیم کارداشیان، رابرت کارداشان، تأثیر زیادی در اعتماد به نفس او داشت. رابرت کارداشیان زمانی که دخترش دبیرستانی بود، نامه ی بلندی برایش نوشت که در آن گفته بود شاید حالا احساس ناراحتی کند، اما در نهایت یک روز بدنش را دوست خواهد داشت. رابرت کارداشیان همچنین به گفته بود که ممکن است در آینده مردان زیادی تلاش کنند از بدن او سوء استفاده کنند و اینکه نباید به آن ها اجازه دهد او را به دلایل نامناسبی بخواهند.
جنیفر لوپز
جنیفر لوپز نسبت به صدای خود احساس کمبود اعتماد به نفس می کند و در تمام طول دوران فعالیتش نیز با آن درگیر بوده است. لوپز از ابتدا دلش می خواسته خواننده و رقصنده شود، اما قضاوت شدن و مقایسه شدنش با دیگر خواننده ها، ناامنی روانی او را بیشتر کرده است.
بیشتر بخوانید: لباس عروس جنیفر لوپز: چرا در تمام دنیا جنجال به پا کرد؟
کریستینا ریچی
کریستینا ریچی نسبت به مقوله ی سن احساس ناامنی روانی دارد؛ اینکه قبلاً جوان بود و حالا که سنش بالاتر رفته بیشتر احساس جوانی می کند و کار بچگانه ای انجام دهد.
ریچی می گوید به شهرت رسیدن در سن کم باعث شد که با دنیا احساس بیگانگی کند و نمی توانست تشخیص دهد که چه چیزهایی طبیعی محسوب می شود و چه چیزهایی نه. او تجربه ی کافی از زندگی نداشت تا درک کند که چگونه به شهرت رسیده و به همین دلیل، به لحاظ روانی با این موضوع درگیر بود.
نیکول شرزینگر
نیکول شرزینگر در کودکی و نوجوانی احساس می کرد با بقیه فرق می کند و به خودش خیلی سخت می گرفت. او در دوران کاری اش هم احساس تنهایی و سردرگمی می کرد. به همین دلیل، درگیر اختلال غذایی شد و با بی اشتهایی عصبی دست و پنجه نرم می کرد.
او گفته توصیه اش به خود جوان ترش و آن هایی که مشکلی مشابه او را دارند، این است که هدفی برای خود داشته باشند چرا که همه ارزشمندند. به اعتقاد او، چالش ها برای این هستند که برای سختی های زندگی آمادگی پیدا کنیم و باید به جای همرنگ جماعت شدن باید خود را برجسته و متمایز کرد.
کیتی پری
کیتی پری فاش کرده که مدت ها با مشکل جوش درگیر بوده و برای از میان بردن آن ها از محصولات مختلف زیادی استفاده کرده است. او اذعان کرده: «پوست بدم واقعاً باعث شده بود که دلم بخواهد خودم را قایم کنم. اگر جوش بدی می زدم تا زمانی که به رختخواب بروم آرایش می کردم یا از خانه بیرون نمی رفتم.»
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼