غذا دادن به نوزاد، تغذیه مناسب دوقلوها
بعضی اوقات میخورن اما بیشتر وقتها غذا رو که به سمت دهنشون میبرم دهنشونو سفت میبندند.
پرسش: من یک دختر و پسر دو قلو ۱۵ ماهه دارم. متاسفانه بجز شیر چیزی نمیخورند. یعنی بعضی اوقات میخورن اما بیشتر وقتها غذا رو که به سمت دهنشون میبرم دهنشونو سفت میبندند. در ضمن اگه چیز درشتی بخورن (آبکی نباشه ) آن را با زبان بیرون میزنن وزن دخترم ۸/۹۰۰ وزن پسرم ۱۲ کیلو. بیشتر با شیر تغذیه می شود.
پاسخ: پسزتان وزنش مناسب است اما دخترتان حداقل وزن برای این سن را دارد. البته مهم تر از وزن فعلی، روند وزن گیری است. روند وزن گیری باید موازی با نمودار رشد باشد. در این صورت کودک از نظر رشد مشکلی ندارد اما باید عادات غذا خوردن تصحیح شود. نکات زیر مفید هستند:
بچهها از بین 16 تا 21 و 22 ماهگی حالت دلبستگی شدیدی به مادر پیدا میکنند. آنها احساس میکنند ممکن است مادر از کنارشان برود و تماس با بدن او را بیشتر از هر چیز دیگری میخواهند. تنها زمانی که مادر این تماس وجود دارد، زمانی است که به کودک شیر میدهد. بنابراین اگر موقع غذا دادن هم همان تماس با کودک برقرار شود و وقتی که مادر میخواهد به او غذا دهد همان حالت و وضعیت بغل کردن و در آغوش گرفتن وجود داشته باشد، شاید غذا دادن به او راحتتر شود. باید توجه کرد که مادر نباید روبروی بچه بنشیند یا او را روی صندلی مخصوص غذا بگذارد. بهتر است او را در بغل خود بگیرد و شروع به غذادادن کند. حتی یک قاشق مرباخوری کوچک کافی است. دادن حجم زیاد و با زور و تحکم مساله را بدتر میکند. حتی گاهی لازم است که بعد از یک ساعت یا 2 ساعت بعد دوباره تماس پوستی با کودک برقرار کند و به او یک قاشق دیگر غذا دهد. مادر باید آرامآرام غذا دادن را شروع کند، او را با غذا آشنا کند، حتی اگر تف کرد یا هر عکسالعمل دیگر نشان داد بهتر است به آن توجه نکند. اگر مادر اخم کند و ناراحت شود، کودک احساس میکند که با این کار موفق میشود.
اگر کودک ۱ تا ۲ ساله فقط شیرمادر میخورد و وزنگیری خوبی دارد و منحنی رشد او در حد طبیعی است، بهتر است در حد تمایل به او غذا بدهیم و اصراری بر زیاد غذاخوردن او نداشته باشیم، اما اگر وزنگیری دچار مشکل است، باید به عوامل زیادی توجه داشت. اول اینکه کودک مشکل جسمانی نداشته باشد و دچار عفونت ادراری، کمخونی، ریفلاکس و یبوست نباشد. اگر بچهای غذا نمیخورد و وزن کم کرده است، این موضوع باید جدی گرفته شده و بررسی شود.
مسئله دیگر در این سن این است که کودک دوست دارد خودش غذا بخورد و قاشق را به دست بگیرد و اگر مادر روی تمیزی و پاکیزگی بیش از حد تمرکز کند یا وسواس داشته باشد که مبادا لباسهای کودک کثیف شود یا غذا را روی زمین بریزد؛ یک کشمکش قدرت بین مادر و کودک به وجود میآید. از یک طرف مادر میخواهد کنترل اوضاع را بهدست بگیرد و خودش به کودک غذا بدهد و از طرف دیگر کودک اصرار دارد تا خودش کارهایش را انجام دهد. هر چقدر کودک از نظر سرشتی بدقلقتر و لجبازتر باشد و مادر وسواسیتر، مضطربتر و کنترلکنندهتر، اوضاع بدتر میشود و کودک از خوردن غذا بیشتر امتناع خواهد کرد. او برای مخالفت در مقابل کنترلهای شدید مادر، از خوردن غذا سر باز میزند.
برای پیشگیری از چنین رفتار نامناسب تغذیهای، بهتر است به میل کودک به استقلال و جدایی احترام بگذاریم و اجازه دهیم تا او نیز اختیاراتی داشته باشد. قاشق و بشقاب را جلوی کودک بگذاریم تا خودش غذا بخورد و این مهارت را یاد بگیرد. ما نیز هرازگاهی یک قاشق غذا در دهانش بگذاریم.
مادران هنگام غذا دادن به کودک بیشتر او را کنترل میکنند و میخواهند به بهانههای مختلف به او غذا دهند. حواس او را پرت میکنند یا حین غذا دادن، با او بازی میکنند یا مرتب برای غذا خوردن او را تهدید میکنند. در واقع به نوعی کودک را هیجانزده میکنند. این یکی از بزرگترین مشکلاتی است که مادران در مقابل غذا دادن به کودک انجام میدهند. مبحثی وجود دارد به نام ریتم فیزیولوژیک. ریتم فیزیولوژیک که با هیجان در ارتباط است به معنی آن است که افراد به طور طبیعی گرسنگی و خستگی را تجربه میکنند. اگر ما به طور معمول کودک را از نظر هیجانی تحریک نکنیم، او خود متوجه گرسنگیاش میشود اما وقتی با تحریکهای مختلف و تهدید حتی تشویق زیاد کودک را هیجانزده میکنیم این کار با ریتم فیزیولوژیک او تداخل میکند و مانع از این میشود که کودک ادراکی از گرسنگی خود داشته باشد. در این موارد بهترین اقدام این است که فردی دیگر به کودک غذا دهد، فردی که رفتار مادر را تکرار نمیکند و هیچ محرکی وارد غذا خوردن کودک نمیشود و زمان غذا خوردن فقط برای غذا خوردن است.
مساله دیگر اینکه در بچههایی که اصلا چیزی نمیخورند باید سعی کنیم در سال دوم تغذیه شب شیر مادر را با فاصله بیشتری به او دهیم، مثلا اگر ساعت ۱۲ شب به او شیر میدادیم، تا ۴ صبح شیر ندهیم، ۴ و ۵ صبح دوباره به او شیر دهیم و بعد از آن، دیگر به او شیر ندهیم تا اگر بیدار شد گرسنه باشد و صبحانه بخورد. بهتر است غذای کوچکی در دهان کودک بگذاریم تا احساس کند که این صبحانه است و سپس به او شیر بدهیم. مادری که تا صبح پستانهایش را در دهان کودک میگذارد و او شیر میمکد و به خصوص او را کنار خودش میخواباند و در آغوش دارد، دیرتر و سختتر غذایی به غیر از شیر را میپذیرد. اما بعد از ۱۶ و ۱۷ ماهگی باید شیر شب را از کودک گرفت تا او راحتتر صبحانه بخورد.
پاسخ: پسزتان وزنش مناسب است اما دخترتان حداقل وزن برای این سن را دارد. البته مهم تر از وزن فعلی، روند وزن گیری است. روند وزن گیری باید موازی با نمودار رشد باشد. در این صورت کودک از نظر رشد مشکلی ندارد اما باید عادات غذا خوردن تصحیح شود. نکات زیر مفید هستند:
بچهها از بین 16 تا 21 و 22 ماهگی حالت دلبستگی شدیدی به مادر پیدا میکنند. آنها احساس میکنند ممکن است مادر از کنارشان برود و تماس با بدن او را بیشتر از هر چیز دیگری میخواهند. تنها زمانی که مادر این تماس وجود دارد، زمانی است که به کودک شیر میدهد. بنابراین اگر موقع غذا دادن هم همان تماس با کودک برقرار شود و وقتی که مادر میخواهد به او غذا دهد همان حالت و وضعیت بغل کردن و در آغوش گرفتن وجود داشته باشد، شاید غذا دادن به او راحتتر شود. باید توجه کرد که مادر نباید روبروی بچه بنشیند یا او را روی صندلی مخصوص غذا بگذارد. بهتر است او را در بغل خود بگیرد و شروع به غذادادن کند. حتی یک قاشق مرباخوری کوچک کافی است. دادن حجم زیاد و با زور و تحکم مساله را بدتر میکند. حتی گاهی لازم است که بعد از یک ساعت یا 2 ساعت بعد دوباره تماس پوستی با کودک برقرار کند و به او یک قاشق دیگر غذا دهد. مادر باید آرامآرام غذا دادن را شروع کند، او را با غذا آشنا کند، حتی اگر تف کرد یا هر عکسالعمل دیگر نشان داد بهتر است به آن توجه نکند. اگر مادر اخم کند و ناراحت شود، کودک احساس میکند که با این کار موفق میشود.
اگر کودک ۱ تا ۲ ساله فقط شیرمادر میخورد و وزنگیری خوبی دارد و منحنی رشد او در حد طبیعی است، بهتر است در حد تمایل به او غذا بدهیم و اصراری بر زیاد غذاخوردن او نداشته باشیم، اما اگر وزنگیری دچار مشکل است، باید به عوامل زیادی توجه داشت. اول اینکه کودک مشکل جسمانی نداشته باشد و دچار عفونت ادراری، کمخونی، ریفلاکس و یبوست نباشد. اگر بچهای غذا نمیخورد و وزن کم کرده است، این موضوع باید جدی گرفته شده و بررسی شود.
مسئله دیگر در این سن این است که کودک دوست دارد خودش غذا بخورد و قاشق را به دست بگیرد و اگر مادر روی تمیزی و پاکیزگی بیش از حد تمرکز کند یا وسواس داشته باشد که مبادا لباسهای کودک کثیف شود یا غذا را روی زمین بریزد؛ یک کشمکش قدرت بین مادر و کودک به وجود میآید. از یک طرف مادر میخواهد کنترل اوضاع را بهدست بگیرد و خودش به کودک غذا بدهد و از طرف دیگر کودک اصرار دارد تا خودش کارهایش را انجام دهد. هر چقدر کودک از نظر سرشتی بدقلقتر و لجبازتر باشد و مادر وسواسیتر، مضطربتر و کنترلکنندهتر، اوضاع بدتر میشود و کودک از خوردن غذا بیشتر امتناع خواهد کرد. او برای مخالفت در مقابل کنترلهای شدید مادر، از خوردن غذا سر باز میزند.
برای پیشگیری از چنین رفتار نامناسب تغذیهای، بهتر است به میل کودک به استقلال و جدایی احترام بگذاریم و اجازه دهیم تا او نیز اختیاراتی داشته باشد. قاشق و بشقاب را جلوی کودک بگذاریم تا خودش غذا بخورد و این مهارت را یاد بگیرد. ما نیز هرازگاهی یک قاشق غذا در دهانش بگذاریم.
مادران هنگام غذا دادن به کودک بیشتر او را کنترل میکنند و میخواهند به بهانههای مختلف به او غذا دهند. حواس او را پرت میکنند یا حین غذا دادن، با او بازی میکنند یا مرتب برای غذا خوردن او را تهدید میکنند. در واقع به نوعی کودک را هیجانزده میکنند. این یکی از بزرگترین مشکلاتی است که مادران در مقابل غذا دادن به کودک انجام میدهند. مبحثی وجود دارد به نام ریتم فیزیولوژیک. ریتم فیزیولوژیک که با هیجان در ارتباط است به معنی آن است که افراد به طور طبیعی گرسنگی و خستگی را تجربه میکنند. اگر ما به طور معمول کودک را از نظر هیجانی تحریک نکنیم، او خود متوجه گرسنگیاش میشود اما وقتی با تحریکهای مختلف و تهدید حتی تشویق زیاد کودک را هیجانزده میکنیم این کار با ریتم فیزیولوژیک او تداخل میکند و مانع از این میشود که کودک ادراکی از گرسنگی خود داشته باشد. در این موارد بهترین اقدام این است که فردی دیگر به کودک غذا دهد، فردی که رفتار مادر را تکرار نمیکند و هیچ محرکی وارد غذا خوردن کودک نمیشود و زمان غذا خوردن فقط برای غذا خوردن است.
مساله دیگر اینکه در بچههایی که اصلا چیزی نمیخورند باید سعی کنیم در سال دوم تغذیه شب شیر مادر را با فاصله بیشتری به او دهیم، مثلا اگر ساعت ۱۲ شب به او شیر میدادیم، تا ۴ صبح شیر ندهیم، ۴ و ۵ صبح دوباره به او شیر دهیم و بعد از آن، دیگر به او شیر ندهیم تا اگر بیدار شد گرسنه باشد و صبحانه بخورد. بهتر است غذای کوچکی در دهان کودک بگذاریم تا احساس کند که این صبحانه است و سپس به او شیر بدهیم. مادری که تا صبح پستانهایش را در دهان کودک میگذارد و او شیر میمکد و به خصوص او را کنار خودش میخواباند و در آغوش دارد، دیرتر و سختتر غذایی به غیر از شیر را میپذیرد. اما بعد از ۱۶ و ۱۷ ماهگی باید شیر شب را از کودک گرفت تا او راحتتر صبحانه بخورد.
منبع:
تبیان
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼