تربیت درست کودک، کمک به مهار وسوسه در آن ها
مهم است که کودک بتواند در برابر وسوسه حرف مناسب را به خود بزند.
مهم است که کودک بتواند در برابر وسوسه حرف مناسب را به خود بزند. سه درسی که در پی میآیند به کودکان یاد میدهد کمتر تابع هوسها باشند و بیشتر خویشتنداریشان را به کار بگیرند.
بهخصوص کودکان میآموزند که در شرایط پرتنش پیش از اقدام فکر کنند و در نتیجه کار درست را انجام دهند. این سه بخش عبارتاند از: ایست ......... فکر کن ............ درست عمل کن
ایست
محسن پسر پنج سالۀ مریم با رضا همسایهشان لگو بازی میکرد. مریم به آنها نگاهی کرد و متوجه شد که محسن ناراحت شده است و سپس موضوع را فهمید. رضا تعدادی از لگوها را در جیبش پنهان میکرد. محسن آمادۀ انفجار بود و دیگر نزدیک بود به رضا حمله کند، اما مریم خودش را بهسرعت به او رساند، محکم دستش را روی شانهاش گذاشت و گفت: ایست، بیحرکت.
نخستین گام از همه مهمتر است. کودکتان باید یاد بگیرد پیش از عمل میخکوب شود. همان یکثانیهای که او درنگ میکند و زیر فشار عمل نمیکند، تفاوت مهمی را به وجود میآورد.
توقف برای بیشتر کودکان خردسال ساده نیست و بنابراین در ابتدا باید محکم دستتان را روی شانۀ فرزندتان بگذارید و بگویید: ایست، بیحرکت. تا بهتدریج بیاموزد که خود را متوقف کند.
همانگونه که کودک با گفتن یک سیبزمینی، دو سیبزمینی، ... خودبهخود یاد میگیرد بهآرامی دم و بازدم کند، با شنیدن مکرر ایست، بیحرکت یا احساس فشار دستتان یا مشاهدۀ علامت ایست که با دستتان به او نشان میدهید، به هنگام تنش این نشانهها را به یاد میآورد و واکنش مناسب را که همان صبر کردن است، نشان میدهد.
کودک باید بیحرکت ایستادن را بارها و بارها تمرین کند تا طبیعت ثانوی او شود. به یاد داشته باشید که شما میخواهید عادت جدیدی را به فرزندتان یاد بدهید و بهترین راه یادگیری تمرین زیاد است.
فکر کن
سپس مریم در گوشش گفت: فکر کن محسن، به نظر تو کار خوبی است؟ ممکن است چه اتفاقی بیفتد؟ مریم دید که محسن کمکم بر خود مسلط میشود و فکر میکند که نتیجۀ کارش چه خواهد بود. محسن فریاد کشید: اما او لگوهای مرا برداشته و من واقعاً عصبانیام.
مریم پاسخ داد: میبینم که تو عصبانی هستی. اما انگار میخواستی او را بزنی. آنوقت چه اتفاقی میافتاد؟ محسن پاسخ داد: من توی دردسر میافتادم و رضا هم ممکن بود آسیب ببیند.
بخش دوم مهار وسوسههای کودکان این است که به آنها کمک کنیم تا دربارۀ شرایط پرتنش خود و پیامدهای احتمالی انتخاب اشتباهشان، فکر کنند.
سادهترین راه آموزش فکر کردن این است که به او یاد بدهید بهسرعت دوروبرش را نگاه کند، ببیند چه اتفاقی دارد میافتد و سپس این سؤالها را از خودش بپرسد: این کار درست است یا اشتباه؟ این کار خوبی است؟ ممکن است کسی صدمه بخورد؟ ممکن است به دردسر بیفتم؟
حتی کودکان بسیار خردسال میتوانند این گام را یاد بگیرند. البته، لازم است تا پرسشها را به فرزندتان یادآوری کنید. پس باید بارها آن پرسشها را از فرزندتان بپرسید. وقتی او میشنود که شما مرتب یکی دو سؤال را از او میپرسید، بهتدریج بدون کمک شما، آن سؤالها را در ذهن از خود میپرسد.
پیشبینی آنکه انتخابها به چه نتیجهای میرسند برای بسیاری از بزرگسالان کار سادهای نیست، چه رسد به کودکان؛ اما به کودکان کمک مهمی میکند تا درست عمل کنند. میتوانید به کودکتان یاد بدهید این سؤال را از خود بپرسد: اگر این کار را بکنم، فردا ناراحت نمیشوم؟
یک شیوۀ آموزشی تفریحی این است که به کودکتان بگویید ادای فالگیری را دربیاورد که میتواند آینده را ببیند. سپس بپرسید: اگر این کار را بکنی، در آینده چه میبینی؟ به فرزندتان یادآور شوید هر بار که احساس میکند ممکن است بعد از رفتار خاصی پشیمان شود، باید آن رفتار را انتخاب نکند. پسازآنکه کودک پاسخ مناسبی پیدا کند، بهاحتمالزیاد رفتار مناسبی خواهد داشت.
درست عمل کن
معمولاً هر بار که محسن با کودک دیگری دچار اختلاف میشد، مریم دخالت میکرد، اما این بار جلوی خودش را گرفت. او میدانست که محسن باید یاد بگیرد خودش تصمیم بگیرد. این بدان معنا بود که او همچنین باید یاد میگرفت با نتایج تصمیمهایش روبهرو شود. پس مریم صبر کرد تا ببیند قدم بعدی پسرش چیست.
محسن رو به رضا کرد و گفت: من واقعاً عصبانی هستم. تو لگوهای مرا برداشتی و از تو میخواهم آنها را به من پس بدهی. مریم لبخند زد: این قدم بزرگی برای محسن بود. معمولاً او هر وقت عصبانی میشد به کتک زدن پناه میبرد، و این نخستین بار بود که درنگ کرده بود تا دربارۀ رفتارش فکر کند.
دو گام نخست به فرزندتان کمک میکنند تا درنگ کند، آرام بگیرد و دراینباره فکر کند که اگر به کارش ادامه دهد چه اتفاقی میافتد. او میداند که اگر به کارش ادامه دهد، بازگشتی وجود ندارد و باید پیامد تصمیمش را بپذیرد.
گام آخر به کودکتان کمک میکند تا تشخیص دهد که فقط خود او مسئول کارهایش است و این بخش مهمی از پرورش هوش اخلاقی است. اشخاص هوشمند اخلاقی نهتنها پیش از عمل کردن فکر میکنند، بلکه مسئولیت کارهایشان را میپذیرند.
نکته این است که بیتردید همۀ کودکان گاهی تصمیمهای نامعقول میگیرند؛ این بخشی از زندگی است. اگر فرزندتان انتخاب نابخردانهای کرد، از آن فرصت استفاده و به او کمک کنید تا فکر کند چهکاری را اشتباه انجام داده است تا بتواند دفعۀ بعدی انتخاب بهتری داشته باشد.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼