فرستادن کودک به مهد، بهترین زمان
تا زمانی که کودک توانایی توصیف فضای مهد و بیان اتفاقهایی که در آنجا میافتد را ندارد، نباید به مهد کودک سپرده شود.
بسیاری از مادران مجبورند سر کار بروند تا در این شرایط سخت اقتصادی چرخ زندگیشان را بگردانند. تکلیف آنها چه میشود؟ آیا فرزندپروری آنها محکوم به شکست است؟ دکتر نسرین امیری، روانپزشک کودک و نوجوان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی به این پرسش پاسخ میدهد.
پاسخ شما به مادرهایی که شاغلند و در عین حال، دغدغههای فرزندپروری دارند، چیست؟
بهنظر من باید با برنامهریزی درست، شرایطی مهیا کنیم که بچهدار شدن به معنی تماممدت کنار فرزند بودن و کنارهگیری از حرفه اجتماعی نباشد، چراکه وقتی بند ناف بریده شد، هر انسان هویتی مجزا دارد. قرار نیست مادر تمام روز در کنار کودکش باشد یا اگر نتواند بهخاطر کارش هر روز با او باشد، دچار اضطراب شود.
اما نوزاد را که نمیتوان به حال خود رها کرد! اگر قرار است مادر بعد از مرخصی 6 ماهه فعالیت حرفهای خود را شروع کند، باید فرزندش را به چه کسی بسپارد که آسیب روانی یا تربیتی نبیند؟
بهتر است از یک آشنا بخواهد از فرزندش نگهداری کند. مادربزرگ، خاله و عمههای کودک انتخاب خوبی هستند. در قدیم بچهها مادرخواندهای داشتند که در نبود مادر از آنها نگهداری میکرد. شاید الان بسیاری از بزرگترها خاطرات خود را درباره این شخص در ذهن داشته باشند. تا ۳ سالگی کودک میتواند در کنار این افراد باشد اما بعد از این سن باید به رشد اجتماعیاش توجه کرد و مهد، مکان مناسبتری برای نگهداری از او است.
قبل از ۳ سالگی اگر کسی از آشنایان برای نگهداری کودک وجود نداشته باشد، میتوان او را به مهد سپرد؟
بهتر است قبل از 3 سالگی مهد نرود و مثلا در شرایطی مادر او را همراه خود به محل کار ببرد. امروزه در بسیاری از ادارهها، محل نگهداری کودک وجود دارد و مادر میتواند فرزندش را بهخصوص در سن شیرخوارگی همراه خود به محل کار ببرد و در اتاقی نزدیک به اتاق خود بگذارد تا پرستاری از او نگهداری کند و مادر نیز بتواند هر چند ساعت یک بار به او سر بزند.
در مواردی که به دلایلی کودک شیرخوار نمیتواند نزدیک محل کار مادر نگهداری شود و شخص آشنایی هم نمیتواند از او پرستاری کند، راهحلی جز مهد وجود ندارد اما اگر این تنها گزینه پیشروی شماست نباید احساس گناه یا اضطراب کنید، بلکه مهد مناسب و مطمئنی بیایید و سعی کنید مربی شیرخوار مرتب عوض نشود.
علاوه بر این، مربی باید با مادر در ارتباط نزدیک باشد تا بچه دچار اضطراب و کمبود محبت نشود چون قبل از 3 سال معضل تربیتی نداریم. مشکل اصلی بعد از این سن است. تا قبل از 3 سالگی، مهمترین مسالهای که باید مد نظر گرفته شود، انتقال خوب و کامل محبت به شیرخوار است. کودک باید احساس کند در مدتی که مادر نیست، بهوسیله مربی حمایت میشود.
بهترین سن کودک برای مهدکودک
دکتر غزال زاهد، فوقتخصص روانپزشکی کودک و نوجوان، عضو هیاتعلمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی:
تا زمانی که کودک توانایی توصیف فضای مهد و بیان اتفاقهایی که در آنجا میافتد را ندارد، نباید به مهد کودک سپرده شود. اگر مادری شاغل است، برای فرزند زیر 3 سال خود باید یک نفر را به عنوان مراقب انتخاب کند. این شخص میتواند مادربزرگ، خاله یا یک پرستار باشد که بچه در کنار او احساس آرامش و ایمنی داشته باشد. در چنین شرایطی، احتمال بروز «اضطراب جدایی» کمتر میشود در غیر این صورت بچه دچار اختلال در پدیده دلبستگی میشود.
او به نوازش، آغوش، حضور، لبخند، بوسیدن، تماس پوستی و چشمی کافی با والدین نیاز دارد. اگر غیر از این باشد، احساس عدمامنیت در کودک شکل میگیرد و در صورت غفلت تبدیل به اختلالهای اضطرابی و روانپزشکی میشود.
پدیده دلبستگی یعنی ارتباط عاطفی که بین مادر و کودک وجود دارد و طی آن کودک احساس آرامش و ایمنی میکند. کودکی که زود به مهد فرستاده میشود تا حدی دچار اضطراب جدایی است و به حضور مادر و پدر نیاز دارد. این تمایل بودن با والدین ممکن است در حد معمول یا بیمارگونه باشد. کودکی که به مهد فرستاده میشود و اضطراب زیادی دارد، هر روز با گریه به مهد میرود و حتی دچار علایم جسمانی ناشی از اضطراب میشود، لازم است رفتن او به مهد قطع و اضطراب زمینهای بررسی و درمانهای لازم انجام شود اما اگر اضطراب در حد طبیعی است، زمانی که کودک از مهد برمیگردد، والدین باید وقت خود را در اختیار کودک بگذارند.
پاسخ شما به مادرهایی که شاغلند و در عین حال، دغدغههای فرزندپروری دارند، چیست؟
بهنظر من باید با برنامهریزی درست، شرایطی مهیا کنیم که بچهدار شدن به معنی تماممدت کنار فرزند بودن و کنارهگیری از حرفه اجتماعی نباشد، چراکه وقتی بند ناف بریده شد، هر انسان هویتی مجزا دارد. قرار نیست مادر تمام روز در کنار کودکش باشد یا اگر نتواند بهخاطر کارش هر روز با او باشد، دچار اضطراب شود.
اما نوزاد را که نمیتوان به حال خود رها کرد! اگر قرار است مادر بعد از مرخصی 6 ماهه فعالیت حرفهای خود را شروع کند، باید فرزندش را به چه کسی بسپارد که آسیب روانی یا تربیتی نبیند؟
بهتر است از یک آشنا بخواهد از فرزندش نگهداری کند. مادربزرگ، خاله و عمههای کودک انتخاب خوبی هستند. در قدیم بچهها مادرخواندهای داشتند که در نبود مادر از آنها نگهداری میکرد. شاید الان بسیاری از بزرگترها خاطرات خود را درباره این شخص در ذهن داشته باشند. تا ۳ سالگی کودک میتواند در کنار این افراد باشد اما بعد از این سن باید به رشد اجتماعیاش توجه کرد و مهد، مکان مناسبتری برای نگهداری از او است.
قبل از ۳ سالگی اگر کسی از آشنایان برای نگهداری کودک وجود نداشته باشد، میتوان او را به مهد سپرد؟
بهتر است قبل از 3 سالگی مهد نرود و مثلا در شرایطی مادر او را همراه خود به محل کار ببرد. امروزه در بسیاری از ادارهها، محل نگهداری کودک وجود دارد و مادر میتواند فرزندش را بهخصوص در سن شیرخوارگی همراه خود به محل کار ببرد و در اتاقی نزدیک به اتاق خود بگذارد تا پرستاری از او نگهداری کند و مادر نیز بتواند هر چند ساعت یک بار به او سر بزند.
در مواردی که به دلایلی کودک شیرخوار نمیتواند نزدیک محل کار مادر نگهداری شود و شخص آشنایی هم نمیتواند از او پرستاری کند، راهحلی جز مهد وجود ندارد اما اگر این تنها گزینه پیشروی شماست نباید احساس گناه یا اضطراب کنید، بلکه مهد مناسب و مطمئنی بیایید و سعی کنید مربی شیرخوار مرتب عوض نشود.
علاوه بر این، مربی باید با مادر در ارتباط نزدیک باشد تا بچه دچار اضطراب و کمبود محبت نشود چون قبل از 3 سال معضل تربیتی نداریم. مشکل اصلی بعد از این سن است. تا قبل از 3 سالگی، مهمترین مسالهای که باید مد نظر گرفته شود، انتقال خوب و کامل محبت به شیرخوار است. کودک باید احساس کند در مدتی که مادر نیست، بهوسیله مربی حمایت میشود.
بهترین سن کودک برای مهدکودک
دکتر غزال زاهد، فوقتخصص روانپزشکی کودک و نوجوان، عضو هیاتعلمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی:
تا زمانی که کودک توانایی توصیف فضای مهد و بیان اتفاقهایی که در آنجا میافتد را ندارد، نباید به مهد کودک سپرده شود. اگر مادری شاغل است، برای فرزند زیر 3 سال خود باید یک نفر را به عنوان مراقب انتخاب کند. این شخص میتواند مادربزرگ، خاله یا یک پرستار باشد که بچه در کنار او احساس آرامش و ایمنی داشته باشد. در چنین شرایطی، احتمال بروز «اضطراب جدایی» کمتر میشود در غیر این صورت بچه دچار اختلال در پدیده دلبستگی میشود.
او به نوازش، آغوش، حضور، لبخند، بوسیدن، تماس پوستی و چشمی کافی با والدین نیاز دارد. اگر غیر از این باشد، احساس عدمامنیت در کودک شکل میگیرد و در صورت غفلت تبدیل به اختلالهای اضطرابی و روانپزشکی میشود.
پدیده دلبستگی یعنی ارتباط عاطفی که بین مادر و کودک وجود دارد و طی آن کودک احساس آرامش و ایمنی میکند. کودکی که زود به مهد فرستاده میشود تا حدی دچار اضطراب جدایی است و به حضور مادر و پدر نیاز دارد. این تمایل بودن با والدین ممکن است در حد معمول یا بیمارگونه باشد. کودکی که به مهد فرستاده میشود و اضطراب زیادی دارد، هر روز با گریه به مهد میرود و حتی دچار علایم جسمانی ناشی از اضطراب میشود، لازم است رفتن او به مهد قطع و اضطراب زمینهای بررسی و درمانهای لازم انجام شود اما اگر اضطراب در حد طبیعی است، زمانی که کودک از مهد برمیگردد، والدین باید وقت خود را در اختیار کودک بگذارند.
منبع:
سلامت ایران
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼