درباره یائسگی مردان، چقدر میدانید؟
روند طبیعی پا به سن گذاشتن در مردان با یک سری تغییرات فیزیکی، هیجانی وشناختی همراه است.
روند طبیعی پا به سن گذاشتن در مردان با یک سری تغییرات فیزیکی، هیجانی وشناختی همراه است. بسیاری از این تغییرات و علائم مربوطه در موارد کمبود آندروژن (هورمونهای جنسی مردانه) نیز ملاحظه میشود. بنابراین ممکن است بسیاری از تغییراتی که به مرور زمان در یک مرد پا به سن گذاشته ایجاد میشود، ناشی از کمبود آندروژن باشد.
تستوسترون (هورمون جنسی مردانه) نقش مهمی در حفظ سلامت و کیفیت زندگی مردان ایفا میکند و آندروپوز یا یائسگی مردانه یک سندرم بالینی و بیوشیمیایی در مردان پا به سن گذاشته است که با کاهش تستوسترون، بیماریها و ناتوانیهای مرتبط با سن و تضعیف سلامت عمومی همراه است. این رخداد ممکن است به کاهش قابل ملاحظه کیفیت زندگی انجامیده و روی عملکرد ارگانهای متعدد بدن عوارض و اثراتی را ایجاد کند.
شیوع این بیماری در مردان بالای ۴۰ سال براساس سمپتومهای کلاسیک بیماری و سطح سرمی تستوسترون قابل ملاحظه بوده و حدود ۵ درصد بیان میگردد. اگرچه بنظر میرسد که میزان شیوع آن در جمعیت عام بیش از این باشد ولی تعداد زیادی از مبتلایان تشخیص داده نشده و درمان نشده باقی میمانند.
پاتوفیزیولوژی این بیماری مختلط است. کاهش مرتبط با سن در سطوح سرمی تستوسترون ناشی از نقص در عملکرد بیضهها و همچنین محور هیپوتالاموس - هیپوفیز است. البته گوناگونی قابل ملاحظهای بین افراد، در سن آغاز و سرعت و شدت این کاهش وجود دارد. در حال حاضر تشخیص آندروپوز نیازمند وجود علائم و نشانههای بالینی موید کمبود تستوسترون است.
علائم و نشانهها
کاهش انرژی، بیانگیزگی و عدم اعتماد به نفس، احساس غم و اندوه، کاهش تمرکز و اختلال حافظه، اختلالات خواب، آنمی (کم خونی) خفیف و کاهش توانایی انجام کارها از جمله نشانههای یائسگی در مردان است.
فاکتورهای خطر برای رویداد آندروپوز در مردان مسن شامل بیماریهای مزمن، دیابت قندی نوع ۲، اختلال عملکرد تیروئید، هیپرپرولاکتینمی، COPD، آرتریت روماتوئید، چاقی، سندرم متابولیک، استرس و هموکروماتوزیس هستند، کمبود ویتامین Dنیز ممکن است نقشی اساسی در پاتوژنز این بیماری ایجاد کند. اگرچه غربالگری برای این بیماری در جمعیت عمومی توصیه نمیشود، اما بیماریابی در مردان با اختلالات بالینی کاهش لیبیدو، اختلال عملکرد جنسی، کاهش خلق و خستگی و ضعف، اختلالشناختی، مقاومت به انسولین، چاقی، سندرم متابولیک، دیابت نوع ۲، کاهش توده و قدرت عضلانی بدن، کاهش دانسیته استخوانی و اوستئوپروز، کاهش سر زندگی، کمبود ویتامین D و موارد مصرف گلوکوکورتیکوئیدها و اوپیوئیدها توصیه میشود.
پذیرفته شدهترین پارامتر برای اثبات وجود آندروپوز اندازهگیری سطح تستوسترون تام سرم است.
درمان
هدف از درمان عبارت است از بهبود نشانههای بیماری و حصول سطوح فیزیولوژیک تستوسترون. تستوسترونتراپی برای مردان دارای نشانههای بیماری که مستعد درمانند و علائم و نشانههای کلاسیک کمبود تستوسترون را دارند توصیه میشود.
ترکیبات مختلف تستوسترون باید برای درمان جایگزینی تستوسترون بکار روند. در حال حاضر اشکال داخل عضلانی، زیر جلدی، روی جلدی، خوراکی و بوکال وجود دارند که بیخطر و موثرند. به دلیل احتمال ایجاد عوارض ناخواسته در حین درمان بویژه افزایش هماتوکریت که نیازمند قطع سریع درمان جایگزینی تستوسترون است، ترکیبات تستوسترونی کوتاه اثر بر انواع طولانی اثر در شروع درمان بیماران مبتلا ارجحند.
بهبود در تظاهرات بیماری را به دنبال درمان باید رصد نمود. عدم رویداد بهبودی در یک دوره زمانی معقول منجر به قطع درمان و جستجو برای سایر علل نشانههای بیمار میشود. ارزیابی بیمار ۳، ۶ و ۱۲ ماه بعد از آغاز درمان و سپس سالیانه توصیه میشود تا مشخص شود که آیا نشانههای بیماری به درمان پاسخ دادهاند و آیا بیمار دچار عارضه درمان نشده و مایل به ادامه درمان میباشد یا خیر.
بهبودی در علائم و نشانههای آندروپوز یا هیپوگنادیزم برای ارگانهای مختلف در زمانهای مختلفی روی میدهد، مثلا بهبودی در لیبیدو ظرف سه هفته از شروع درمان جایگزینی با تستوسترون آغاز میشود، اما تا ۶ هفته از شروع درمان برای بروز بهبودی قابل ملاحظه در عملکرد جنسی، زمان لازم است. بهبودی در وضعیت استخوانی نیز بعد از ۶ ماه از شروع درمان آغاز میشود و در ۱۴ تا ۳۶ ماه به حداکثر میرسد.
در حال حاضر هیچ شاهد قطعی مبنی بر اینکه درمان جایگزینی تستوسترون باعث افزایش ریسک ایجاد بزرگی خوشخیم پروستات یا بدتر شدن علائم ادراری گردد، وجود ندارد، با این حال شواهدی وجود دارد که درمان جایگزینی با تستوسترون باعث بهبودی علائم ادراری در مردان هیپوگنادال مبتلا به BPHخفیف میشود. در عین حال شواهدی وجود ندارد که درمان جایگزینی با تستوسترون سبب تبدیل ضایعات ساب کلینیکال پروستات به سرطان پروستات آشکار بالینی شود. لذا شواهدی وجود دارد که تستوسترون میتواند سبب تحریک رشد و تشدید سمپتومها در مردان مبتلا به سرطان پروستات پیشرفته و متاستاتیک شود.
پس، قبل از شروع درمان جایگزینی با تستوسترون، باید ریسک سرطان پروستات در بیمار را با استفاده از معاینه پروستات و اندازهگیری PSA سرم ارزیابی کرد. پس از شروع درمان جایگزینی تستوسترون، باید بیمار را در ماههای ۳، ۶، ۱۲ و پس از آن حداقل سالیانه بررسی کرد و اگر به هر دلیل ریسک سرطان پروستات در بیمار بالا باشد، بیوپسی پروستات تحت هدایت سونوگرافی توصیه میشود.
پیشگیری از چاقی و سندرم متابولیک و حفظ شیوه زندگی سالم، شامل فعالیت فیزیکی و مغزی کافی و مصرف غذای سالم ممکن است رویداد بیماری را به تاخیر انداخته یا از بروز آن پیشگیری کند.
تستوسترون (هورمون جنسی مردانه) نقش مهمی در حفظ سلامت و کیفیت زندگی مردان ایفا میکند و آندروپوز یا یائسگی مردانه یک سندرم بالینی و بیوشیمیایی در مردان پا به سن گذاشته است که با کاهش تستوسترون، بیماریها و ناتوانیهای مرتبط با سن و تضعیف سلامت عمومی همراه است. این رخداد ممکن است به کاهش قابل ملاحظه کیفیت زندگی انجامیده و روی عملکرد ارگانهای متعدد بدن عوارض و اثراتی را ایجاد کند.
شیوع این بیماری در مردان بالای ۴۰ سال براساس سمپتومهای کلاسیک بیماری و سطح سرمی تستوسترون قابل ملاحظه بوده و حدود ۵ درصد بیان میگردد. اگرچه بنظر میرسد که میزان شیوع آن در جمعیت عام بیش از این باشد ولی تعداد زیادی از مبتلایان تشخیص داده نشده و درمان نشده باقی میمانند.
پاتوفیزیولوژی این بیماری مختلط است. کاهش مرتبط با سن در سطوح سرمی تستوسترون ناشی از نقص در عملکرد بیضهها و همچنین محور هیپوتالاموس - هیپوفیز است. البته گوناگونی قابل ملاحظهای بین افراد، در سن آغاز و سرعت و شدت این کاهش وجود دارد. در حال حاضر تشخیص آندروپوز نیازمند وجود علائم و نشانههای بالینی موید کمبود تستوسترون است.
علائم و نشانهها
کاهش انرژی، بیانگیزگی و عدم اعتماد به نفس، احساس غم و اندوه، کاهش تمرکز و اختلال حافظه، اختلالات خواب، آنمی (کم خونی) خفیف و کاهش توانایی انجام کارها از جمله نشانههای یائسگی در مردان است.
فاکتورهای خطر برای رویداد آندروپوز در مردان مسن شامل بیماریهای مزمن، دیابت قندی نوع ۲، اختلال عملکرد تیروئید، هیپرپرولاکتینمی، COPD، آرتریت روماتوئید، چاقی، سندرم متابولیک، استرس و هموکروماتوزیس هستند، کمبود ویتامین Dنیز ممکن است نقشی اساسی در پاتوژنز این بیماری ایجاد کند. اگرچه غربالگری برای این بیماری در جمعیت عمومی توصیه نمیشود، اما بیماریابی در مردان با اختلالات بالینی کاهش لیبیدو، اختلال عملکرد جنسی، کاهش خلق و خستگی و ضعف، اختلالشناختی، مقاومت به انسولین، چاقی، سندرم متابولیک، دیابت نوع ۲، کاهش توده و قدرت عضلانی بدن، کاهش دانسیته استخوانی و اوستئوپروز، کاهش سر زندگی، کمبود ویتامین D و موارد مصرف گلوکوکورتیکوئیدها و اوپیوئیدها توصیه میشود.
پذیرفته شدهترین پارامتر برای اثبات وجود آندروپوز اندازهگیری سطح تستوسترون تام سرم است.
درمان
هدف از درمان عبارت است از بهبود نشانههای بیماری و حصول سطوح فیزیولوژیک تستوسترون. تستوسترونتراپی برای مردان دارای نشانههای بیماری که مستعد درمانند و علائم و نشانههای کلاسیک کمبود تستوسترون را دارند توصیه میشود.
ترکیبات مختلف تستوسترون باید برای درمان جایگزینی تستوسترون بکار روند. در حال حاضر اشکال داخل عضلانی، زیر جلدی، روی جلدی، خوراکی و بوکال وجود دارند که بیخطر و موثرند. به دلیل احتمال ایجاد عوارض ناخواسته در حین درمان بویژه افزایش هماتوکریت که نیازمند قطع سریع درمان جایگزینی تستوسترون است، ترکیبات تستوسترونی کوتاه اثر بر انواع طولانی اثر در شروع درمان بیماران مبتلا ارجحند.
بهبود در تظاهرات بیماری را به دنبال درمان باید رصد نمود. عدم رویداد بهبودی در یک دوره زمانی معقول منجر به قطع درمان و جستجو برای سایر علل نشانههای بیمار میشود. ارزیابی بیمار ۳، ۶ و ۱۲ ماه بعد از آغاز درمان و سپس سالیانه توصیه میشود تا مشخص شود که آیا نشانههای بیماری به درمان پاسخ دادهاند و آیا بیمار دچار عارضه درمان نشده و مایل به ادامه درمان میباشد یا خیر.
بهبودی در علائم و نشانههای آندروپوز یا هیپوگنادیزم برای ارگانهای مختلف در زمانهای مختلفی روی میدهد، مثلا بهبودی در لیبیدو ظرف سه هفته از شروع درمان جایگزینی با تستوسترون آغاز میشود، اما تا ۶ هفته از شروع درمان برای بروز بهبودی قابل ملاحظه در عملکرد جنسی، زمان لازم است. بهبودی در وضعیت استخوانی نیز بعد از ۶ ماه از شروع درمان آغاز میشود و در ۱۴ تا ۳۶ ماه به حداکثر میرسد.
در حال حاضر هیچ شاهد قطعی مبنی بر اینکه درمان جایگزینی تستوسترون باعث افزایش ریسک ایجاد بزرگی خوشخیم پروستات یا بدتر شدن علائم ادراری گردد، وجود ندارد، با این حال شواهدی وجود دارد که درمان جایگزینی با تستوسترون باعث بهبودی علائم ادراری در مردان هیپوگنادال مبتلا به BPHخفیف میشود. در عین حال شواهدی وجود ندارد که درمان جایگزینی با تستوسترون سبب تبدیل ضایعات ساب کلینیکال پروستات به سرطان پروستات آشکار بالینی شود. لذا شواهدی وجود دارد که تستوسترون میتواند سبب تحریک رشد و تشدید سمپتومها در مردان مبتلا به سرطان پروستات پیشرفته و متاستاتیک شود.
پس، قبل از شروع درمان جایگزینی با تستوسترون، باید ریسک سرطان پروستات در بیمار را با استفاده از معاینه پروستات و اندازهگیری PSA سرم ارزیابی کرد. پس از شروع درمان جایگزینی تستوسترون، باید بیمار را در ماههای ۳، ۶، ۱۲ و پس از آن حداقل سالیانه بررسی کرد و اگر به هر دلیل ریسک سرطان پروستات در بیمار بالا باشد، بیوپسی پروستات تحت هدایت سونوگرافی توصیه میشود.
پیشگیری از چاقی و سندرم متابولیک و حفظ شیوه زندگی سالم، شامل فعالیت فیزیکی و مغزی کافی و مصرف غذای سالم ممکن است رویداد بیماری را به تاخیر انداخته یا از بروز آن پیشگیری کند.
منبع:
جام جم
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼