تنبیه بدنی کودکان، راه درستی نیست؟
اصلاح رفتارهای نادرست کودکی که پرخاشگر است، کلمههای زشت به زبان میآوردو ... نگرانی و دغدغه بسیاری از والدین است.
اصلاح رفتارهای نادرست کودکی که پرخاشگر است، کلمههای زشت به زبان میآورد، در برخورد با هم سن و سالهایش قلدری میکند و تکالیفش را انجام نمیدهد، نگرانی و دغدغه بسیاری از والدین است؛ پدر و مادرهایی که نمیدانند با عزیزدردانهای که رفتار درستی ندارد، چطور برخورد کنند. روشهای اصولی تنبیه همین جا به کمک خانوادهها میآید. همین جاست که محروم کردن موقت کودکان از امکاناتی که استفاده میکنند، به آنها میآموزد چطور باید رفتار کنند. دکتر علیرضا شوقی، روانشناس و استاد دانشگاه میگوید: محروم کردن، یکی از بهترین روشهای تنبیهی است که میتواند به اصلاح رفتار نادرست منجر شود. البته پدر و مادرها باید دقت کنند، این محرومیت طوری باشد که کودک واقعا احساس کند، چیز باارزشی را از دست داده است.
این روانشناس ادامه میدهد: باید دقت شود که همزمان با اجرای محرومیت، دلایل محرومیت هم به وضوح توضیح داده شود. کودک باید نسبت به عمل نادرستی که انجام داده و منجر به این تصمیم شده، آگاه شود.
نکته مهم بعدی به عقیده این استاد دانشگاه، پایبندی پدر و مادر به یک رویه مشترک در تنبیه است. شوقی با اشاره به این موضوع میگوید: والدین هر دو باید از یک روش تنبیهی پیروی کنند و این طور نباشد که ناقض محرومیتهای همدیگر باشند یا هر کدام سعی کنند به شیوه خودشان مشکل را حل کنند.
سرگشتگی، سرنوشتی است که با اتخاذ روشهای تربیتی متفاوت در خانوادهها دامن کودکان را میگیرد؛ موضوعی که شوقی با تاکید برآن میگوید: نکته مهم اینجاست که تنبیه از کودکان رفع مسئولیت نمیکند، یعنی آنها همچنان در قبال کاری که انجام ندادهاند و در قبال رفتار نامناسبی که نشان دادهاند و کمکاریهایشان، مسئول هستند. در نتیجه باید پدر و مادر از آنها بخواهند تا به اصلاح عمل خطایی که انجام دادهاند، بپردازند.
شوقی از این کار با اصطلاح جبران اشتباه نام میبرد و میگوید: اینجاست که کودک مسئولیتپذیری را یاد میگیرد. اگر کودکی بموقع تنبیه نشود، اولین مشکلی که در شخصیت او به وجود میآید، این است که در بزرگسالی هم کمتر در قبال اشتباهاتی که انجام خواهد داد، مسئولیتپذیر خواهد بود.
این روانشناس ادامه میدهد: باید دقت شود که همزمان با اجرای محرومیت، دلایل محرومیت هم به وضوح توضیح داده شود. کودک باید نسبت به عمل نادرستی که انجام داده و منجر به این تصمیم شده، آگاه شود.
نکته مهم بعدی به عقیده این استاد دانشگاه، پایبندی پدر و مادر به یک رویه مشترک در تنبیه است. شوقی با اشاره به این موضوع میگوید: والدین هر دو باید از یک روش تنبیهی پیروی کنند و این طور نباشد که ناقض محرومیتهای همدیگر باشند یا هر کدام سعی کنند به شیوه خودشان مشکل را حل کنند.
سرگشتگی، سرنوشتی است که با اتخاذ روشهای تربیتی متفاوت در خانوادهها دامن کودکان را میگیرد؛ موضوعی که شوقی با تاکید برآن میگوید: نکته مهم اینجاست که تنبیه از کودکان رفع مسئولیت نمیکند، یعنی آنها همچنان در قبال کاری که انجام ندادهاند و در قبال رفتار نامناسبی که نشان دادهاند و کمکاریهایشان، مسئول هستند. در نتیجه باید پدر و مادر از آنها بخواهند تا به اصلاح عمل خطایی که انجام دادهاند، بپردازند.
شوقی از این کار با اصطلاح جبران اشتباه نام میبرد و میگوید: اینجاست که کودک مسئولیتپذیری را یاد میگیرد. اگر کودکی بموقع تنبیه نشود، اولین مشکلی که در شخصیت او به وجود میآید، این است که در بزرگسالی هم کمتر در قبال اشتباهاتی که انجام خواهد داد، مسئولیتپذیر خواهد بود.
این روانشناس با اشاره به خصوصیات تکفرزندها میگوید: تکفرزندها نسبت به کودکان دیگر، درونگراتر هستند و به همین دلیل، تمایل چندانی برای ابراز احساسات ندارند. آنها به تنهایی سعی در حل مشکلاتشان دارند. همین طور، از نظر روحی حساستر هستند و با کوچکترین عامل خارجی احساس رنجش میکنند. حالا اگر پدر و مادرها در تربیت آنها تنها از روشهای تشویقی استفاده کنند و عنصر تنبیه را بندرت به کار گیرند، آنها را برای ورود به جامعه آماده نکردهاند، چراکه در جامعه تنبیه و تشویق کنار هم قرار دارد و کودکی که تنبیه نشده، با اولین تجربه تنبیه، روحیهای شکننده پیدا خواهد کرد؛ اتفاقی که در صورت تکرار حتی میتواند مانع حضور او در اجتماع و به وجود آمدن زمینههای افسردگی در او شود.
نسبت تنبیه به تشویق؛ 20 به 80
درباره تنبیه کودکان باید و نبایدهای زیادی وجود دارد و با این حال همه بر ضرورت وجود این دو عنصر تربیتی کنار هم و در جریان رشد کودکان تاکید میکنند. این موضوع را سارا گلستانی، مشاوره خانواده نیز تایید کرده و میگوید: تشویق و تنبیه، اصطلاحاتی هستند که در روانشناسی یادگیری و فرزندپروری، درست همان جایی که ما میخواهیم چیزی به فرزندمان یا هر موجود زنده دیگر یاد بدهیم، استفاده میشوند. در حقیقت، از طریق تنبیه و تشویق میتوان این یادگیری را ایجاد یا تثبیت کرد.
گلستانی توضیح میدهد: در مفهوم تشویق به ازای انجام رفتاری که قصد یادگیریاش وجود دارد، به ارائه یک تقویتکننده میپردازیم تا تمایل درونی برای انجام آن رفتار به وجود بیاید. در نتیجه با کمک تشویق، زمینه تکرار یک رفتار را بعد از یادگیری اولیه فراهم میکنیم، اما تنبیه وقتی مفهوم پیدا میکند که ما از تشویق به اندازه کافی استفاده کرده و نتیجه نگرفتهایم یعنی یادگیری انجام یا تثبیت نشده است. همین جاست که برای به وجود آمدن یادگیری یا تقویت رفتاری که مورد نظر ماست یا توقف رفتارهای مزاحم، از تنبیه استفاده میکنیم.
این مشاور خانواده با اشاره به این که در فرآیند تنبیه باید کودک را محروم کرد، میگوید: اینجا باید یک عامل خوشایند و دوستداشتنی را که حتی میتواند حکم جایزه را داشته باشد، به ازای هر بار نشان دادن رفتار نامطلوب از کودک دریغ کرد. البته باید دقت کنیم که این عامل، نباید جزو نیازهای اولیه کودک باشد و در حقیقت باید علاوه بر این نیازها موجب خوشحالی او شود یعنی ما از خوراک، پوشاک، خواب و محبت پدر و مادری نمیتوانیم فرزندمان را محروم کنیم، چراکه اینها همگی جزو نیازهای اولیه او هستند.
گلستانی ادامه میدهد: در فرآیند بهکارگیری تنبیه باید به این نکته دقت کنیم که درباره چه موجودی صحبت میکنیم و با در نظر گرفتن ویژگیهای این موجود، نوع تنبیه را مشخص کنیم. اینجا چون تاکید موضوع بر کودک انسان است و مراحل رشد کودک انسان نیز مشخص است، میتوانیم تشخیص دهیم که در سنین مختلف، انتظار انجام چه کارها و رفتارهایی را از کودک میتوان داشت. بنابراین، اولین نکته در ارائه تنبیه و همین طور تشویق، در نظر گرفتن گروه سنیای است که کودک در آن قرار گرفته، چراکه باید متناسب با این گروه سنی تشویق و تنبیه را ارائه کرد.
به گفته این مشاور خانواده، گام اول این است که ما از طریق تشویق و تنبیه، این آگاهی را به کودکانمان بدهیم که از آنها چه رفتاری انتظار داریم و بعد از دادن آگاهی و اطمینان از این که کودک ما میداند چه رفتاری درست است، میتوانیم تنبیه را آرام آرام و در صورت نیاز به این پروسه وارد کنیم.
گلستانی میافزاید: تنبیه و تشویق با این که دو عنصر تربیتی هستند، اما به یک میزان استفاده نمیشوند و به طور اصولی باید در جریان تربیت کودکان، 80 درصد از تشویق و 20 درصد از تنبیه استفاده کرد. در حقیقت، ضرورت تنبیه 20 به 80 است.
درباره تنبیه کودکان باید و نبایدهای زیادی وجود دارد و با این حال همه بر ضرورت وجود این دو عنصر تربیتی کنار هم و در جریان رشد کودکان تاکید میکنند. این موضوع را سارا گلستانی، مشاوره خانواده نیز تایید کرده و میگوید: تشویق و تنبیه، اصطلاحاتی هستند که در روانشناسی یادگیری و فرزندپروری، درست همان جایی که ما میخواهیم چیزی به فرزندمان یا هر موجود زنده دیگر یاد بدهیم، استفاده میشوند. در حقیقت، از طریق تنبیه و تشویق میتوان این یادگیری را ایجاد یا تثبیت کرد.
گلستانی توضیح میدهد: در مفهوم تشویق به ازای انجام رفتاری که قصد یادگیریاش وجود دارد، به ارائه یک تقویتکننده میپردازیم تا تمایل درونی برای انجام آن رفتار به وجود بیاید. در نتیجه با کمک تشویق، زمینه تکرار یک رفتار را بعد از یادگیری اولیه فراهم میکنیم، اما تنبیه وقتی مفهوم پیدا میکند که ما از تشویق به اندازه کافی استفاده کرده و نتیجه نگرفتهایم یعنی یادگیری انجام یا تثبیت نشده است. همین جاست که برای به وجود آمدن یادگیری یا تقویت رفتاری که مورد نظر ماست یا توقف رفتارهای مزاحم، از تنبیه استفاده میکنیم.
این مشاور خانواده با اشاره به این که در فرآیند تنبیه باید کودک را محروم کرد، میگوید: اینجا باید یک عامل خوشایند و دوستداشتنی را که حتی میتواند حکم جایزه را داشته باشد، به ازای هر بار نشان دادن رفتار نامطلوب از کودک دریغ کرد. البته باید دقت کنیم که این عامل، نباید جزو نیازهای اولیه کودک باشد و در حقیقت باید علاوه بر این نیازها موجب خوشحالی او شود یعنی ما از خوراک، پوشاک، خواب و محبت پدر و مادری نمیتوانیم فرزندمان را محروم کنیم، چراکه اینها همگی جزو نیازهای اولیه او هستند.
گلستانی ادامه میدهد: در فرآیند بهکارگیری تنبیه باید به این نکته دقت کنیم که درباره چه موجودی صحبت میکنیم و با در نظر گرفتن ویژگیهای این موجود، نوع تنبیه را مشخص کنیم. اینجا چون تاکید موضوع بر کودک انسان است و مراحل رشد کودک انسان نیز مشخص است، میتوانیم تشخیص دهیم که در سنین مختلف، انتظار انجام چه کارها و رفتارهایی را از کودک میتوان داشت. بنابراین، اولین نکته در ارائه تنبیه و همین طور تشویق، در نظر گرفتن گروه سنیای است که کودک در آن قرار گرفته، چراکه باید متناسب با این گروه سنی تشویق و تنبیه را ارائه کرد.
به گفته این مشاور خانواده، گام اول این است که ما از طریق تشویق و تنبیه، این آگاهی را به کودکانمان بدهیم که از آنها چه رفتاری انتظار داریم و بعد از دادن آگاهی و اطمینان از این که کودک ما میداند چه رفتاری درست است، میتوانیم تنبیه را آرام آرام و در صورت نیاز به این پروسه وارد کنیم.
گلستانی میافزاید: تنبیه و تشویق با این که دو عنصر تربیتی هستند، اما به یک میزان استفاده نمیشوند و به طور اصولی باید در جریان تربیت کودکان، 80 درصد از تشویق و 20 درصد از تنبیه استفاده کرد. در حقیقت، ضرورت تنبیه 20 به 80 است.
این متخصص با اشاره به عواقب ناخوشایند تنبیه نکردن کودکان میگوید: اگر میخواهیم فرزندی تربیت کنیم که از نظر روانی، روحی و جسمی متعادل و از سلامت کافی برخوردار باشد، باید به تنبیه مناسب و بجا توجه کنیم، چراکه در این صورت، هم طعم ناکامی را خواهد چشید و هم مقاومت بیشتری پیدا خواهد کرد و در مدیریت اتفاقات زندگیاش با مهارت بیشتری برخورد خواهد کرد. گلستانی میگوید: اگر بچهای آن جاهایی که نیاز است، تنبیه نشود، در فرآیند یادگیریاش اختلال ایجاد میشود؛ اتفاقی که بیشتر در مورد تکفرزندها رخ میدهد و آسیبهای زیادی را به شخصیت آنها وارد میکند.
تشویق و تنبیه؛ لازمه تربیت صحیح
تشویق و تنبیه از گذشته تا امروز در تربیت کودکان نقش داشته است؛ عناصری که به گفته دکتر مصطفی تبریزی، روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه لازم و ملزوم تربیت کودکان هستند.
تبریزی با اشاره به این موضوع میگوید: در علم روانشناسی دو اصطلاح داریم که به موازات هم استفاده میشوند؛ یکی تنبیه و یکی تشویق که به هر دو باید همزمان توجه کرد. این روانشناس ادامه میدهد: منظور از تشویق یعنی در مقابل کاری که انجام شده، یک محرک خوشایند به فرد بدهیم که این محرک خوشایند میتواند ابعاد مختلف داشته باشد؛ ممکن است پول باشد یا اسباببازی یا لبخند یا حتی یک عبارت تحسینآمیز کوچک و ساده. در طرف مقابل، تنبیه قرار میگیرد که ارائه محرکی ناخوشایند برای رفتاری است که مطلوب نیست؛ رفتاری که ما میخواهیم کاهش پیدا کند یا از بین برود.
تبریزی در توضیح بیشتر میگوید: باید توجه کنیم که منظور از تنبیه به هیچ وجه تنبیه جسمانی و بدنی نیست، چراکه این قسم تنبیه، آسیبهای روانی زیادی بر شخصیت فرد برجا خواهد گذاشت و به هیچ وجه توصیه نمیشود.
به گفته تبریزی، بهترین شیوه تنبیه، بیتوجهی و محروم کردن کودک از چیزی است که مورد علاقه اوست. این استاد دانشگاه با اشاره به ضرورت بهکارگیری تنبیه در تربیت کودکان میگوید: از آنجا که بچهها هم رفتار مطلوب دارند و هم رفتار نامطلوب، در جریان تربیت آنها و در پروسه رشدشان، پدر و مادر به هر دو ابزار تربیتی یعنی تنبیه و تشویق در کنار هم نیاز دارند.
تبریزی توضیح میدهد: کودکان باید در طول دوران رشد خود بیاموزند که هر رفتاری دارند و هر عملی انجام میدهند، عواقبی به دنبال دارد. در اینجا پدر و مادر، وظیفه نشان دادن عواقب را به عهده دارند، اما متاسفانه در برخی خانوادهها، تنبیه کودکان جدی گرفته نمیشود و همین موضوع، آنها را به افرادی پرخاشگر، مغرور و زودرنج تبدیل میکند؛ افرادی که در محیط خارج از خانه هم انتظار این نوع تساهل را دارند.
تشویق و تنبیه از گذشته تا امروز در تربیت کودکان نقش داشته است؛ عناصری که به گفته دکتر مصطفی تبریزی، روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه لازم و ملزوم تربیت کودکان هستند.
تبریزی با اشاره به این موضوع میگوید: در علم روانشناسی دو اصطلاح داریم که به موازات هم استفاده میشوند؛ یکی تنبیه و یکی تشویق که به هر دو باید همزمان توجه کرد. این روانشناس ادامه میدهد: منظور از تشویق یعنی در مقابل کاری که انجام شده، یک محرک خوشایند به فرد بدهیم که این محرک خوشایند میتواند ابعاد مختلف داشته باشد؛ ممکن است پول باشد یا اسباببازی یا لبخند یا حتی یک عبارت تحسینآمیز کوچک و ساده. در طرف مقابل، تنبیه قرار میگیرد که ارائه محرکی ناخوشایند برای رفتاری است که مطلوب نیست؛ رفتاری که ما میخواهیم کاهش پیدا کند یا از بین برود.
تبریزی در توضیح بیشتر میگوید: باید توجه کنیم که منظور از تنبیه به هیچ وجه تنبیه جسمانی و بدنی نیست، چراکه این قسم تنبیه، آسیبهای روانی زیادی بر شخصیت فرد برجا خواهد گذاشت و به هیچ وجه توصیه نمیشود.
به گفته تبریزی، بهترین شیوه تنبیه، بیتوجهی و محروم کردن کودک از چیزی است که مورد علاقه اوست. این استاد دانشگاه با اشاره به ضرورت بهکارگیری تنبیه در تربیت کودکان میگوید: از آنجا که بچهها هم رفتار مطلوب دارند و هم رفتار نامطلوب، در جریان تربیت آنها و در پروسه رشدشان، پدر و مادر به هر دو ابزار تربیتی یعنی تنبیه و تشویق در کنار هم نیاز دارند.
تبریزی توضیح میدهد: کودکان باید در طول دوران رشد خود بیاموزند که هر رفتاری دارند و هر عملی انجام میدهند، عواقبی به دنبال دارد. در اینجا پدر و مادر، وظیفه نشان دادن عواقب را به عهده دارند، اما متاسفانه در برخی خانوادهها، تنبیه کودکان جدی گرفته نمیشود و همین موضوع، آنها را به افرادی پرخاشگر، مغرور و زودرنج تبدیل میکند؛ افرادی که در محیط خارج از خانه هم انتظار این نوع تساهل را دارند.
منبع:
جام جم
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼