مشکلات رفتاری کودکان، حتما بخوانید
کودکان پرخاشگر را باید باتدبیر کافی شناخت. زیرا از ویژگیهای کودکان سروصدا، بازی، جنبوجوش، گریه...
کودکان پرخاشگر را باید باتدبیر کافی شناخت. زیرا از ویژگیهای کودکان سروصدا، بازی، جنبوجوش، گریه و هیجان میباشد، اما معیار اینکه چه کودکی پرخاشگر است کار سادهای نمیباشد تا برچسب آن را به هر کودکی زد.
متأسفانه والدین، کودکی که ویژگیهای غیرمعمول و غیرعادی داشته باشد، بدون توجه به عواقب آن، پرخاشگر میدانند و رفتار بد او را ملاک پرخاشگری دانسته و فریادشان بلند میشود. درحالیکه جنبوجوش و هیجانات کودکی نوعی تحرک است که میتوان این حرکات را با چشمپوشی و تشویق گرایی برطرف کرد.
بنابراین نمیتوانیم به جنبوجوشها و فعالیتهای دوران کودکی لقب پرخاشگری بدهیم بلکه باید دراینباره کاملاً محتاط بود و علل و عوامل آن را شناخت. باید به کودک در محدودیت و عملکردش توجه نمود و باکمال حوصله به او یاد داد که دربارۀ نتایج حاصله از رفتارش، آنچه موردپذیرش نمیباشد، تجدیدنظر و مورد بازبینی قرار دهد.
والدین توجه داشته باشند که رفتارهای غیرعادی و یا غیرمعمول او از قبیل رفتارهای تند، حرکات نامتناسب، تقلید، نمونهبرداری از بزرگترها، لوسبازی و ... ناشی از عواملی میباشد که در درون کودک هیجان به وجود آورده است.
او این راه را یاد گرفته است که هرکجا لازم باشد احساس خشم و عصبانیت نماید تا خود را برای والدین لوس کند و یا ابراز وجود نماید و یا به آنها توجه دهد که او نیز وجود دارد. این اعمال خشونت نیست، اما اگر کودکان با پرخاشگری خود دیگران را به تسلیم وادارند، یا برای مبارزه و قدرتطلبی دست به خشونت بزنند، از اختلاف والدین با ابزار خشونت بهرهبرداری کنند و یا بین والدین و کودک برای کسب قدرت جنگ دائمی وجود داشته باشد که بهسرعت منجر به خشونت شده باشد.
در این حالت کودک احساس میکند که نقطهضعف والدین یا بزرگترهای او گریه یا دادوفریاد و خشونت میباشد. بنابراین باید از آن الگو استفاده کند، لذا به نوع سوءاستفاده گری و خشونت دست میزند.
مثلاً فرمانی از جانب یکی از والدین به کودک صادر میشود:
الف) مادر دستوری به کودک میدهد، او در پاسخ فریاد میکند و سرباز میزند. پدر یا مادر برای رهایی از گریه یا فریاد کودک از دستورشان منصرف شده، میگوید خوب، کافی است. هر کاری خواستی بکن ... .
ب) مادر دستوری به کودک میدهد. کودک با فریاد زدن سرباز میزند، ولی مادر مجدداً فریاد میزند و دستور را تکرار میکند. کودک عکسالعمل مادر را با گریه یا فریاد بلندتری پاسخ میدهد و نافرمانی میکند. مادر فریاد را بلندتر میکند و کودک را به وسایل گوناگون تنبیه و دستورش را مجدداً بازگو میکند. در اینجا کودک اطاعت کرده، انجام میدهد ولی گریه میکند یا فریاد یا نق میزند.
خواستههایی که از جانب کودک مطرح میشوند، ممکن است:
الف) کودک خواستهاش را مطرح میکند، پدر یا مادر از اجرای آن سرباز میزند. کودک با فریاد یا گریه خواستهاش را بازگو میکند. پدر یا مادر بهناچار خواستۀ او را انجام میدهد.
ب) کودک خواستهاش را مطرح میکند. پدر یا مادر از برآوردن خواستهاش امتناع میکند. کودک فریاد میزند و خواستۀ بیشتری را مطرح میکند، پدر یا مادر با فریاد از خواستۀ او سرباز میزند. کودک با دادوفریاد بیشتر یا بلندتری خواستهاش را تکرار میکند. پدر یا مادر با فریاد یا تنبیهِ او از خواستۀ کودک امتناع میورزد. کودک بهناچار تسلیم میشود.
در آزمایش اول، خشم و پرخاشگری به علت لجبازی یا تسلیم دور میزند. در آزمایش دوم، والدین اغلب احساس میکنند که نمیبایستی هر چه فرزندانشان میخواهند بهراحتی در اختیارشان قرار دهند و باید با خواستههای آنان مخالفت نمایند.
متأسفانه تا زمانی که این محدودیتها و مخالفتها برای کودکان واضح و کاملاً مشخص نباشد، آنها یاد میگیرند که چگونه با استفاده از تظاهر و صحنهسازی آنچه را میخواهند به دست آورند و گریه و فریاد را دستآویز خواستههایشان قرار دهند. بنابراین چنین کودکی پرخاشگر نیست، بلکه سوءاستفاده کنندهای بیش نمیباشد که از اخلاق والدین بهرهبرداری میکند.
عدهای از والدین از گریۀ کودک ناراحت شده و تحمل پذیرش آن را ندارند و تسلیم کودک میشوند. درحالیکه آنان باید حتیالامکان از جادۀ انعطاف خارج نشوند، اما زمانی که بله یا نه گفتند در بیان آن قاطع باشند.
والدین باید کودک را تفهیم نمایند که انجام خواستهاش به صلاح نمیباشد و در چنین مواقعی پرخاشگری مادر یا پدر نهتنها کارساز نمیباشد، بلکه موجب جریحهدار شدن احساسات کودک میشود. بنابراین والدین باید از مشاجره یا بگومگو با کودک خودداری کنند.
در خانوادههایی که مشکل عاطفی، اقتصادی، اجتماعی، گوشهگیری، قلدری و عصبانیت بیشتر وجود دارد، مشاجرۀ بین والدین و کودک بهمراتب بیشتر است. اگر والدین مشکلات خارج از منزل و کار و پیشه و امور خانوادگی را در رابطه با کودک منظور نداشته، و او را از ناملایماتی که به کودک ارتباطی ندارد به دور سازند، کودک با آرامش خیال به کار و بازی میپردازد و به دنبال پرخاشگری نخواهد بود.
به کودک دو تا ششساله چه ارتباطی دارد و چهکاری میتواند انجام دهد که نارسایی مالی یا شغلی یا اختلاف والدین و سایر گرفتاریهای آنان را پاسخگو باشد و چگونه میتواند کفارۀ گناه نکردهای را بپردازد؟!
اگر کودکتان پرخاشگری کرد، یکی از سادهترین روشها این است که او را به مدت ۵ تا ۱۰ دقیقه روی یک صندلی یا گوشۀ اتاق در حالت بیتفاوتی و بیتوجه رها کنید و باکمال خونسردی به کار خود بپردازید. با رفتارتان قاطعانه به او نشان دهید که باید برابر ضوابط عمل کند و بگذارید آنقدر گریه کند تا بداند که شما قاطع هستید.
سعی کنید کودک درجایی مثل اتاق یا هال تنها باشد تا به خود بیاید که چنین رفتاری قابلقبول شما نیست. آنگاه پس از پایان گریه فوری او را نبوسید و یا در آغوش نفشارید، بلکه با کلمات و عباراتی آرام او را متوجه رفتارش سازید و به جمع خود بازآورید. زیرا اگر مدت زیادی پس از پایان گریه از شما دور باشد، تمایل و کشش کودک برای یادگیری تجارب بسیار کم میشود. در این حالت ممکن است کودک به خواب برود یا بازی کند و یا اتاق را به هم بریزد و از تجارب لازم بهره نگیرد.
معمولاً در خانوادههایی که چند فرزند وجود دارد ، وجود رقابت بین فرزند کوچکتر و بزرگتر زیاد است. والدین سعی کنند هیچکدام از فرزندان را بر دیگری برتری ندهند و اگر در دل نیز چنین منظوری دارند، باید از ابراز محبت به دیگری جداً اجتناب ورزند. اغلب کودکان بزرگتر به کوچکتر و پسران به دختران حسادت میکنند، در این حالت والدین باید رفتارشان را برمبنای تساوی بنیان گذاشته و تصور کنند تنها یک کودک دارند و با او همانند تکفرزندی رفتار کنند، بهطوریکه موجب حسادت دیگری نشود.
اصولاً هدف از پرخاشگری کودک ناشی از این است که او میخواهد سخن خود را به کرسی بنشاند و آنچه را میخواهد به دست آورد، ولی میترسد که به چنگ نیاورد و برآورده نشود. ازآنجاییکه کودک تحمل ناکامی را ندارد، میخواهد به طریقی توجه والدین را جلب کند. بنابراین بهترین راه را پرخاشگری میداند. برای جلوگیری از آن والدین باید: با یکدیگر تفاهم کامل داشته باشند، قاطعیت به خرج دهند، آرام و شکیبا باشند، عوامل و موجبات پرخاشگری کودک را شناسایی کنند، با درایت لازم با رفتار کودک سازگاری برقرار کنند و تسلیم پرخاشگری کودک نشوند که او جسارت و جرات بیشتری پیدا میکند و راه و روش پیروزی را خواهد شناخت.
والدین در سنین دو تا ششسالگی از واژههای متشکرم، لطفاً، خواهش میکنم، قشنگم و ... بسیار استفاده کنند و به کودک یاد دهند که او نیز برای درخواستهایش از این عبارات بهره بگیرد. کودک هر چه از این کلمات استفاده کند درجۀ پرخاشگری را کاهش خواهد داد.
عدهای معتقدند کودک را از سنین سهماهگی باید مورد تعلیم قرارداد. اگرچه این نظریه در جای خودش نیکوست، اما فشار بر کودک تا سن دوسالگی اثرات زیان باری دارد که پرخاشگریاش، زمانی که به تکلم میپردازد، بروز کرده و رویکرد نابهنگامی خواهد داشت.
کودکان را تا دوسالگی به اصول و روش صد در صد تربیتی و کتابی، کلاسیک و علمی عادت ندهید تا به آزادی رشد نماید و بالندگی لازم را در خود ایجاد کند. به هر صورت کودکان در بعضی مکانها و موقعیتها شلوغ میکنند بهطوریکه اطرافیان او را کودکی شلوغ مینامند یا در خیابان از جلوی هر مغازهای که عبور میکنند چیزی میخواهند، یا در حضور مادر یا پدربزرگها یا فامیل موقعشناس میشوند و حرکات تندی انجام میدهند.
والدین در برابر چنین کودکانی سخت عصبانی میشوند بهطوریکه به تنبیه فیزیکی روی میآورند. درحالیکه اعمال چنین کودکانی برخاسته از عکسالعملهای تربیتی خانوادگی است. مثلاً اگر به کودک گوشزد کنید اینک زمان مناسبی برای خرید مناسب نیست یا بهاندازۀ کافی لوازم در اختیار دارد و یا امکان خرید وجود ندارد و قاطعانه اقدام نمایید، کودک ممکن است نق بزند اما بالاخره تسلیم خواهد شد.
والدین باید از رفتارهای بیهدف کودکان چشمپوشی کنند و به خواهشها و تواناییهای کودکان دقت نمایند. حتی پس از پرخاشگری به او اجازه استراحت داده و رفتارهای خوب کودک را مورد تشویق قرار دهند و از خطونشان کشیدن برایش جداً پرهیز کنند.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼