۵۰۷۸۱
۴۱۵۵
۴۱۵۵

نحوه فرهنگ سازی برای کودکان

پسرم نقاشی می کشد و وقتی کنارش می نشینم، با هیجان دفترش را نشان می‎دهد. مامان جون! نیگا، این هابله.

روزنامه قدس: پسرم نقاشی می کشد و وقتی کنارش می نشینم، با هیجان دفترش را نشان می‎دهد.
مامان جون! نیگا، این هابله.
صفحه رو به رویش یک تصویر سبز بزرگ کشیده این چیه؟
مامان جون! «شرکه»

نحوه فرهنگ سازی برای کودکان

با کنجکاوی صفحه قبل را نگاه می کنم. پسرم انگشت کوچکش را روی تصویری بلند و ظریف می گذارد. تصویری زرد و صورتی.

مامان! این راپونزله. این هم مدادشه تا نقاشی جادوگری بکشه. و بعد دستهایش را مثل تردستی در هوا حرکت می دهد و تصویری خیالی می کشد.

این روزها زندگی بسیاری از کودکان ما با قهرمانان و شخصیتهای انیمیشن گره خورده است و آنان شده اند همراهان دائمی فرزندان ما به طوری که از کیف مدرسه تا پرده اتاقشان را همین تصاویر پر کرده اند. به راستی علت این همه اشتیاق و استقبال چیست؟

انتخاب اجباری یا اختیاری

دخترک با مادرش وارد مغازه می شود. مادر بدون مکث می پرسد: آقا! جامدادی باربی دارین؟

مرد در پاسخ با لحنی مشتری پسند می گوید: بله. شما می تونین اول ست نوشت افزار ما رو ببین، مجموعه ای از وسایل بازی است... .

شاید این تجربه خیلی از والدین باشد.

نیره الف که دو کودک دوقلوی او ۷ ساله هستند، در همین زمینه می گوید:

ما والدین ناچاریم همین وسایل را تهیه کنیم، چون در بازار غیر اینها نیست. نگاهی به کیف مدارس بیندازید، بیشتر از ۸۰ درصد آنها باربی است، بعد هم شرک و مرد عنکبوتی ... در واقع، برخی والدین به ناچار این کالاها را تهیه می کنند، چون حق انتخاب وسیله دیگری را ندارند.

اما دیگرانی هم هستند که نظری متفاوت دارند.

فرشته س ۱۹ ساله که پشت ویترین مغازه ای ایستاده، جزو همین گروه است. وی اظهار می کند:
علت اصلی گرایش کودکان به شخصیتهای انیمیشن، جلوه ها و جذابیتهای آنهاست، تا حدی که علاقه مندان آنان فقط کودکان نیستند. خود من وسایل بسیاری دارم که تصاویر این شخصیتها را دارد.

به هر حال، باید قبول کرد کالاهای داخلی این جذابیتها را ندارند.

پیروی از مد روز

خانم اتفاقی که دو فرزند ۷ و ۹ ساله دارد نیز معتقد است: بخشی از این گرایش و اظهار تمایل ناشی از رواج مد است. در واقع، بسیاری از والدین بدون توجه به جذابیتها یا حتی خواسته طفل، این کالاها را خریداری می کنند. برای نمونه، مادری که کودک ۶ ماهه دارد، برای پتوی کودکش تصویر مرد عنکبوتی را می خرد که چندان زیبا نیست.

وی اضافه می کند: اما در برخی موارد نیز این کودکان هستند که والدین را متقاعد می کنند چنین وسایلی را برایشان تهیه کنند.

سیرجانی که فروشنده محصولات تزئینی است، به گزارشگرمان می گوید:
بنابر تجربه، دریافتم عوامل متعددی در گرایش خانواده ها به این محصولات وجود دارد که می توان به زیبایی ظاهر، تنوع کالاها و کیفیت مطلوب اشاره کرد.

خانمی که خود مادربزرگ است،در همین زمینه اظهار می کند: گرچه برای فرزندان ظاهر اهمیت دارد، ولی خانواده ها به کیفیت وسایل توجه کافی دارند. برای مثال، سال گذشته یک کیف باربی برای نوه ام خریدم ۱۵۰۰ تومان و همان زمان هم یک کیف داخلی برایش تهیه کردند به قیمت چهار هزار تومان. کیف داخلی خراب و فرسوده شد، اما کیف ۱۵۰۰ تومانی هنوز هم کار می کند.

عوارض و مالیات می دهیم، اما حمایت نمی شویم!

کاظمی از تولیدکنندگان کفش و کیف نیز بر این مسأله تأکید دارد و می گوید:

تولیدکننده داخلی علاقه مند به عرضه محصولات مناسب و با کیفیت است. اما وضعیت بازار، این فرصت را به او نمی دهد؛ زیرا تولیدکننده داخلی ناچار است برای حضور در عرصه تولید، مالیات و انواع عوارض بپردازد و مطابق قانون، نیروی انسانی خود را بیمه کند و با مشکلات دیگر، عرضه کالایش را به جان بخرد. این در حالی است که در مقابل، موانع و محدودیتهای بسیاری نظیر نبود حمایت دولت نیز وجود دارد.

برای مثال، دولت اگر برای تهیه مواد اولیه کفش به تولید کننده داخلی یارانه بدهد یا طبق برنامه و سیاست در صدور محصولات به سایر کشورها همکاری کند، تولیه کننده داخلی کالای با کیفیت تری عرضه خواهد کرد.

وی همچنین به نقش رسانه ها در گرایش افراد به این شخصیتها، اشاره کرده و می افزاید: بی تردید، نقش رسانه ها در علاقه مندی به چنین کالاهایی انکارناپذیر است، زیرا آثار متنوع پویانمایی (انیمیشن) از این اشخاص تولید و عرضه شده است.

در واقع، با تماشای این آثار، شخصیتهای آن جزیی از ضمیر ناخودآگاه کودکان شده و حتی به عنوان نمادی برای آنان در آمده است. حال آنکه در مقابل والدین نقش راهنمایی و رهبری دوره های گذشته را ندارند و نمی توانند در نحوه شکل گیری سلیقه و علاقه فرزند، مؤثر باشند.

از همین رو، کودکان براساس سلیقه خود به شخصیتهای انیمیشنی خاص رغبت نشان می دهند و والدین هم هیچ گونه نقش بازدارنده ای در این انتخاب ندارند.

ناکامی پویانمایی (انیمیشن) داخلی

حدود ۱۰۲ سال از تولید نخستین پویانمایی (انیمیشن) جهان با عنوان «حالتهای خنده دار در چهره های خنده دار»؛ ساخته استوارت بکستون می گذرد و امروزه این آثار به جایگاه و اقبالی رسیده اند که می توان آنها را از رقبای جدی با سایر آثار رسانه ای در محافل هنری دید.

در کشور ما نیز مردم با اشتیاق از تولیدات پویانمایی استقبال کردند که نمونه واضح آن، شخصیت «سیا ساکتی» بود. اما همین شخصیت نیز دستاویز کسب معاش افراد بسیاری در داخل و خارج کشور شد؛ چنانکه افرادی در امارات متحده به تولید عروسکهای این پویانمایی ها با پوشش بومی عربی پرداختند.

همچنین، لوحهای فشرده این افراد با اسامی «حنطوش ، عبود، جاسم و سالم» در بازار کشورهای عربی طرفداران زیادی پیدا کرد.

اما چرا تولیدات پویانمایی ما در زمینه کودکان ناموفق است؟

شهرام حیدریان مدیر روابط عمومی شرکت «انیمیشن هور» در همین زمینه به گزارشگر ما می گوید:

تجربه ساخت پویانمایی ««داداش سیا» و ... نشان داد اگر کاری خوب تولید شود، به راحتی می تواند مخاطب خود را جذب کند. بنابراین، معتقدم اگر امروز فرزندان ما به شرک یا هر شخصیت دیگری علاقه نشان می دهند، حکایت از آن دارد که تولیدات داخلی برای آنان کافی نبوده است. در واقع، اطفال ما با رغبت به این آثار، می خواهند نشان بدهند ما نتوانسته ایم نیازهای آنان را در این زمینه رفع کنیم. پس مخاطب ما به خوراک فرهنگی بیشتری نیاز دارد.

«دارا» و «سارا» چرا موفق نبودند؟

حیدریان در ادامه می افزاید: نکته دیگر اینکه، برای جلب رضایت و مقبولیت بیشتر در جامعه، باید با افقی وسیع به مقوله یاد شده توجه شود و در قالب مدیریتهای برنامه ریزی شده، به آن اهمیت بدهند. از نمونه هایی که می توانست موفق باشد «دارا» و «سارا» بود که به دلیل نبود تبلیغات مؤثر و برنامه ریزی منسجم، کارآیی لازم را نداشت.

حال اگر برای آن برنامه سازی می شد، پویانمایی ها و تولیدات متعدد می ساختند، حتی در قالب مجموعه های مختلف و آنها را به کودکان معرفی می کردند، می توانست در بین افراد جامعه بویژه کودکان، محبوب و مقبول باشد. این در حالی است که با تمام اهمیتی که آثار و تولیدات انیمیشن در فرهنگ سازی دارند، شاهد آثار ضعیف هم هستیم که جز دلزدگی و گریز، حاصلی برای فرزندان ما ندارد.

نان از فرهنگ و هویت خوردن

از ابعاد غیرقابل انکار در آفرینش شخصیتهای انیمیشنی و داستانی برای کودکان، مقوله درآمدزایی آنان است. چنانکه در کنار خلق این شخصیتها، عروسکها و وسایل گوناگونی با تصاویر آنان راهی بازارها می شود.

این گونه شاهدیم که «کمپانی دریم ورکس»، سالانه ۲/۱ میلیارد دلار از فروش عروسکها و لوازم جانبی شخصیت شرک درآمد دارد. همچنین «باب اسفنجی» دیگر شخصیت کارتونی عنوان پر درآمدترین شخصیت تاریخ سینما را با کسب سالانه شش میلیارد دلار فروش از آن خود کرده است.

اما در جامعه ما این روند دیگرگون است. زیرا معمولاً سود تولید و معرفی این محصولات نصیب جیبهای فرصت طلبان می شود.

دکتر نورا دستغیب، صاحب نظر در امر مشاوره و علوم تربیتی، با تأکید بر همین مسأله می گوید: متأسفانه تولید اسباب بازی و سایر ابزار فرهنگی و هنری، فرصتی برای کسب معاش عده ای شده است.

از همین رو، در تولید آنها به ویژگیهای کودکان و نیازهای آنان کمتر توجه می شود؛ ولی در اغلب جوامع، همسو با تولیدکنندگان کالاهای مربوط به اطفال، صاحب نظران و کارشناسان هنری و علوم تربیتی نیز فعالیت می کنند تا این محصولات تأثیر مثبتی بر روحیه شخصیت کودک داشته باشد.

علیرضا ک، یکی از فروشندگان اسباب بازی نیز معتقد است: گرچه بیشتر محصولات ما خارجی است، اما گاهی متأثر از حضور برخی شخصیتها؛ همانند «عمو پورنگ»، سیا ساکتی و... افراد به دنبال اسباب بازیها و کالاهایی با تصویر این شخصیتها هستند.

بازار نیز مطابق با سلیقه مخاطبان همین محصولات را تولید می کند، اما از آنجا که اغلب این کالاها از کانال غیررسمی و در کارگاه های زیرزمینی تولید می شود، فاقد کیفیت بوده و پس از مدتی از چرخه تولید خارج می شود. پس تأثیر چندانی بر فرهنگ سازی و شخصیت پذیری کودک ندارد.

کاظمی نیز که در بازار کیف کودک تجربه ها اندوخته، می گوید: اغلب کیفهایی که تصویر شخصیتهای پویانمایی را دارند، تولید داخل است. اما به دلیل وضعیت نا به سامان بازار، تولیدکننده آن، افراد غیرمتخصص و ناآشنا به مسایل اقتصادی می باشند.

در واقع، امروزه شرایط حاکم بر تولید این گونه محصولات چندان شده که چند تولیدکننده خرده پا این وسایل را عرضه می کنند. افرادی که از تولید کیف فقط خیاطی اش را می دانند و نه بیشتر. در نتیجه، نه امکان نظارت بر این گونه محصولات وجود دارد و نه آنان توانایی و دانش تولید و عرضه را دارند. بدین ترتیب، صدمه آن نصیب فرهنگ و اقتصاد کشور می شود.

لیلا حکیمی، کارشناس علوم اجتماعی که خود یک کودک ۶ ساله دارد، معتقد است: از عللی که شخصیتهای پویانمایی غربی، بازار و حتی فرهنگ سایر ملل را تسخیر کرده است، ارایه و عرضه این شخصیتها در قالب کالاها و ابزار متعدد فرهنگی و هنری است، چنانکه امروزه از خط کش و لیوان تا لوح فشرده و کتاب و بازیهایی با تصاویر این شخصیتها در بازار وجود دارد.

همچنین، تولیدکنندگان سعی دارند با زیرکی، شیوه ارایه آن را متنوع و مستمر ادامه دهند. با این ترفند، افراد به طور مستمر ولی نادانسته، در معرض این کالاها قرار می گیرند و به دنبال آنها می روند.

اما در کشور ما، به دلیل آنکه خالقان آثار و تولیدات هنری و نمایشی این گونه اشخاصی، تولیدکننده کالاهای جانبی نیستند، هر از گاهی از گوشه ای تولیدکننده ای، مدل نقاشی، لباس و... را جداگانه و بی برنامه به بازار عرضه می کند که هدف آن منافع اقتصادی است. از همین رو، کمتر با حرکتهای فرهنگی و زیربنایی در این عرصه رو به رو می شویم.

شخصیتهای واهی که واقعی می شوند

از مقابل دیوار مهد کودکی عبور می کند. مثل اغلب دیوارهای مهد کودک شهرش است. با دیوار نگاره ای از تصاویر پوه، خرس زرد، میکی موس و... به راستی جای شخصیتهای آشنای با فرهنگ او کجاست؟

سهیل ۵ ساله است. او با شعف از وسایلش که تصاویر شرک و... را دارد، حرف می زند: من عکس همه کارتونها را دارم، روی هر وسیله ام یک عکس از اینهاست. شرک، مرد عنکبوتی... من عاشق مرد عنکبوتی هستم.

خانم اتفاقی نیز از تأثیرپذیری فرزندش از شخصیت باربی می گوید: دخترم آرزو دارد یک روز پرنسس شود. او پارچه ها و لباسهای رنگین را می پوشد و به قول خودش شبیه پرنسسها می شود. من می دانم این نتیجه فیلمهایی است که او می بیند.

دکتر نورا دستغیب، با اشاره به اینکه شخصیت کودکان بین سه تا دوازده سالگی شکل می گیرد، تأکید می کند: بی تردید، شخصیتها و کاراکترهای خاص در این شخصیت پذیری تأثیرگذار هستند؛ به ویژه آنکه اغلب این افراد برای کودکان به عنوان نماد یک انسان کامل در می آیند.

بنابراین، همانند آنها رفتار می کنند و چنانچه نتواند خود را به وضعیت قهرمانش برسد، یا در این زمینه دچار شکست شود، دچار چالش می گردد که برای نمونه می توان به تغییر نظام ارزشی کودک اشاره کرد.

نبرد برای بقای هویت

جالب آنکه علاوه بر کشور ما، سایر ملل نیز برای مقابله تهاجم فرهنگی و رواج نفوذ شخصیتهای انیمیشن و داستانی غربی نظیر «باربی» سعی در خلق شخصیتهای بومی و محلی کرده اند. در سال ۲۰۰۳ میلادی سوریه «عروسک محجبه فولا» را عرضه کرد.

همچنین عروسکهایی مطابق فرهنگ اسلامی ترکیه با نامهای «هلال و الیف» در بازار رقابت با «عروسک باربی» حضور یافتند.

این در حالی است که پیش از آنان، «لیلا» در مراکش و «رازان» در انگلیس و آمریکا ساخته شد.

البته گرچه، اغلب این محصولات بویژه «فولا» قیمت بالایی دارد، اما از آنجا که نماد فرهنگ آنان است، مورد حمایت این مردم قرار گرفته است. حال آنکه در کشور ما اغلب مردم گرانی محصولات داخلی را سبب بی رغبتی نسبت به استفاده از محصولات وطنی می دانند، ضمن اینکه در مورد دارا و سارا علاوه بر گرانی، زیبا نبودن و عدم چشم نوازی هم از مسایل قابل طرح است.

به هر حال برنامه ریزان فرهنگی و تولیدکنندگان و مصرف کننده همه و همه وظیفه دارند تا گامهای قابل قبولی در زمینه برنامه ریزی و تولید و خرید و استفاده از محصولاتی که متأثر از فرهنگ اسلامی ایرانی و ملی و بومی است، بردارند.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.